بررسی مشکلات ازدواج در بستر تفاوتهای میان زن و مرد درمراجعین.

ده ماه پیش عقد کرده ام . وقتی هیچ مشکلی نیست ، احساس خوشبختی می کنم و با کوچکترین مشکل، از همسرم متنفر میشوم و احساس بدی دارم . چه کار کنم ؟
من گمان نمی کنم که ایشان ازدواجشان تحمیلی بوده . چون میگوید گاهی احساس خوشبختی می کنند و این هم نیست که ، احساسی نسبت به ایشان نداشته باشند یا اینکه با ظاهر این آقا مشکل داشته باشند ، خوشبختانه ، این ها نیست . این اختلافات تا حدی برای زن و شوهرطبیعی است . ما در حقیقت میخواهیم بگوییم که نگرانی مان مرتفع میشود . این حالت ها ، برای زوج های جوان عقد کرده ، کاملاً طبیعی است و خانم محترم ، یادتان باشد که شما یک موجود ونوسی هستید و همسرتان یک موجود مریخی . به تعبیر آقای گریل ، شما دو تا موجود فضایی هستید ، دارای تفاوت های شخصیتی و روحی هستید ، شما مال دو تا دنیا هستید و گاهی ویژگی هایتان متضاد است . یادتان باشد ، شما از دو تا محیط ، کنار هم قرار گرفته اید و از دو تا تربیت ، دو تا ژن و وراثت ، دو تا مامان و بابا ، حتی دو تا فرهنگ یا خرده فرهنگ و دو تا سبک زندگی ، کنار هم قرار گرفته اید و این طبیعی است . شما نباید به جدایی فکر کنید. قطعاً اشتباه میکنید . سعی کنید زودتر از این دوره عبور کنید . مطالب ما ، برای رفع این مشکلات است: عوامل تهدید کننده که تردید ایجاد میکند ، عاملی که تنش ایجاد میکند ، عواملی که محبت را تثبیت میکند و گل عشق را آبیاری میکند . کتابهایی را ، که معرفی کرده ایم مطالعه کنید و برنامه ما را ببینید . بعد میتوانید از این مرحله گذر کنید . افراد زیادی را دیده ام که می گویند : من با همسرم مشکلی ندارم ولی بی دلیل ، یک وقت هایی فکر میکنم عاشقش هستم و یک وقت هایی فکر میکنم دوستش ندارم . این مسئله ، ادبار و اقبال قلب شماست . حضرت علی (ع) میفرماید : ان القلوب شهوة و اقبال و ادبارا . مردم بدانید که قلب شما رویکرد و پشت کردی دارد . این نگران کننده نیست . گاهی درجاهای دیگر زندگی هم ، ادبار داریم مثل عبادت ، ما در هنگام ادبار ، نباید پافشاری کنیم ولی در حالت اقبال ، باید این کار را بکنیم . مشکلاتتان را کمتر کنید . البته منظورمان این نیست که ، اصلا مشکل نداشته باشید زیرا چنین چیزی امکان ندارد . تا آخر عمر ، اختلاف سلیقه هست و می ماند و اگر اختلاف سلیقه نباشد، زندگی نمک ندارد . این اختلاف سلیقه ها ، نمک زندگی است . آن اختلافهایی که بی حرمتی می آورند و تنش ایجاد میکنند و زندگی را خدای نخواسته ، به جدایی می کشاند ، همه این ها را دارند . ولی این نگران کننده نیست .
همسرم وقتی مرا می بیند ، اظهار محبت میکند . ولی وقتی سرکار به او تلفن میرنم ، برخورد سردی می کند . این رفتار دو گانه اش مرا عذاب میدهد .
بله این گله را زیاد می کنند . مخصوصا در دوران عقد که میخواهند هر روز محل کار آقا زنگ بزنند و آقا هم قربان صدقه آنها برود . خوب خانم ایشان در محل کارشان هستند و چند تا همکار هم آنجا نشسته اند ، شما انتظار نداشته باشید که ایشان آنقدر مهربان باشند . و واژگان عاطفی را بکار ببرند. زیرا آنجا جایگاهی دارند . ممکن است مورد تمسخر همکاران قرار گیرند . در ورود به زندگی زناشویی، وقتی خانم محل کار زنگ می زند ، آقا تلقی می کند که خانم دارد او را کنترل میکند . خیلی ناراحت میشود . ببیند محل کارش هست یا نه . شاید خانم چنین قصدی را ندارد . علت این رفتار دو گانه این است که خانم ها و آقایان با هم تفاوت هایی دارند . در آقایان نیمکره مغز مربوط به تطابق عضلات و مهارت ها و کارها است و نیمکره چپ از جمله برای بیان احساسات است . خدا از هم جدا کرده است. زیرا مرد در جامعه است و با هرکسی سر و کار دارد . باید قوه عاقله شان از قوه احساسش جدا باشد که این احساس کارها را خراب نکند . ولی در مورد خانم ها ، هر دو نیمکره متولی هر دو کار است . چرا حتی اگر مادر شاغل هم باشد ، هر لحظه به بچه اش محبت میکند ؟ ممکن است بچه دستش را ببرد ، خانم توی آشپزخانه کار می کند و همین لحظه ابراز احساسات هم میکنند . وقتی شما به آقا محل کار زنگ میزنید و او تحویل نمیگیرد ، بعد به خانه می آید و به همسرش فکر میکند و کم کم از نیمکره راست به چپ می آید . حالا نمی خواهیم که آقایان بگویند : خوب شد شما گفتید . ما را در سر کار راحت کردید . خیر . آقایان هم یک موقعیتی را درست کنند و یک زنگ کوچک بزنند.
آِیا اشکال دارد کتابی در مورد روحیات زنها به مردان بدهیم که بخوانند ؟ یا بهتر است خودم از روحیه عام خانمها و روحیه خاص خودم بگویم .
خیر اشکال ندارد .آقا یان هم میتوانند این کار را میتوانند بکنند و خیلی هم لازم است بصورت هدیه هم باشد بهتر است و هردو مقوله هم مهم است . یعنی هم ویژگی عام با کتاب و روحیات خاص را با انتقال اطلاعات به همسر منتقل کرد .چند کتاب معرفی کردم مثل مردان مریخی زنان ونوسی کار آقای دکتر جان گری . زن چیست ؟ مرد کیست ؟ از بانو کُهن . برای زن و مرد مفید است . خانم میتواند برای اینکه مرد را با روحیه خودشان آشنا کند . کتاب خانم آنجلیس ،" رازهایی در مورد زنان " را هدیه کنند و آقایان میتوانند کتابی در مورد رازهایی در مورد مردان را ، هدیه کنند. کتاب رازهایی در مورد مردان ، حدود چهارصد صفحه و در مورد زنان هفت صد صفحه است . و این نشان میدهد خانمها موجودات پیچیده تر و ظرافت روحیشان خیلی بیشتر است . کار آقایان سخت تر است . ما آقایان خیلی پیچیدگی نداریم درک ما و یافتن زوایای روحی ما خیلی کار سختی نیست . اگر خانم ها یک مقدار مطالعه و دقت کنند می توانند ما را کشف کنند ولی خانم ها نه. شناخت زن کار سختی است به جهت اینکه موجود پیچیده ای است و واقعا هنر خلقت است .
روانشناسی زن کار خانم هورنا ، که کتاب خوبی است میتوانید به همسرتان هدیه بدهید . البته یک راه کتاب است ، یک را ه برنامه گلبرگ است .چه اشکالی دارد برنامه را ذخیره کنید . شما هم میشنوید و کارتان را هم انجام میدهید . آقا که هنگام عصر، چیزی هم میل میکنند این برنامه را هم گوش میدهند . ویژگی شخصی آدمها کتاب ندارد . کتاب ویژگی شخصیتی را میگوید نه شخصی را. برای بعضی ها گفتن سخت است برای پس بهتر است مکاتبه کنید . اصلا برای همسرتان بنویسید از جهاتی شاید نوشتن بهتر هم باشد . البته گفتگو چیز دیگری است . یک وقت موقعیتش نیست آقا حال ندارد ، زمینه اش نیست ، ممکن است مقاومت کند ، به شکل نوشتن به آقا منتقل کنید .نکته مهم این است که موقعیت سنج باشید ، زمان و مکان و حالات روحی همسرتان خیلی مهم است ،چه مرد و چه زن فرقی نمی کند . زیاده روی نکنید . فراوان گزارش داریم که خانم ها خیلی زیاده روی میکنند ، دائم می گویند و مرد را به حالت خفگی و مقاومت روحی روانی،میرسانند ، زیاد نگویید پیام بدهید . بگذارید تا ایشان تجزیه وتحلیل کنند . خانم ها فکر میکنند ما آقایان فراموش کار هستیم ولی این طور نیست . شما یکبار پیام بدهید توی ذهن ما و ضمیر ناخوداگاه ما میرود و تجزیه وتحلیل میکند . باور کنید ما فراموشکار نیستیم . بله ، البته بعضی ها بر اثر حادثه ای حافظه کوتاه مدت و بلند مدت مشکل داشته باشد ولی این افراد محدود هستند . مهمتر از این به حالت گله و شکوه نباشد ، خانم ها خیلی می گویند اما نه در یک موقعیت عاطفی و در وقتی که به همسرشان هدیه می دهند . نه آنجایی که همسرشان به آنها اظهار محبت می کند . انجایی که خانم به بن بست رسیده، ناراحت است، تحت فشار بوده ، شروع می کند : آقا چرا مرا درک نمی کنید ، بابا من زن هستم باید به من توجه کنی ، به من بگو دوستت دارم ، چرا نمی گویی دوست دارم و این حرفها جواب نمیدهد . مقاومت ایجاد میکند . بیایید آشنا بشوید . کتاب هدیه بدهید . روحیات خود را به همدیگر بگویید . یک وسیله کوچولو که میخرید بروشور دارد . وقتی آن وسیله را میخرید ، قبل از استفاده آن را می خوانید ولی در شگفتم که ما ازدواج میکنیم ولی بروشور همسرمان را نمی خوانیم و آقای عزیز ، بروشور زن شما ، 700 صفحه است و خانم عزیز بروشور آقای شما 400 صفحه است ، بخوانید لازم است . یک وسیله برقی میخرید صد هزار تومان . تا مطمئن نشده اید که این کلید ها برای چیست به برق نمیزنید ، چرا ؟ زیرا احتیاط میکنید ، می ترسید ضرر کنید . صد تومان از دست بدهید . همسر با پول قابل مقایسه نیست ، نمی شود رویش قیمت گذاشت چطور ما همسر خود را به برق میزنیم و می سوزانیم . دقت کنید . هرقدر آگاهی ما بیشتر ، بهره وری ما بیشتر ، لطمه کمتر ، این واقعیت است . ما از وسیله ای هم که داریم استفاده میکنیم اگر اگاهی بیشتر داشته باشیم بهره وری بیشتر است . بیشتر میتوانید از آن استفاده کنید و لطمه کمتری به آن می زنید و هر قدر آگاهی و بهره وری کمتر ، لطمه بیشتر است . ما این قدر به هم لطمه میزنیم ، بخاطر عدم اگاهی است. من تقاضا میکنم با هم آشنا بشویم.
خانم من در دوران عادتش بد اخلاق میشود . گاهی مواقع باعث میشود که حوصله ام سر برود و بعضی رفتارهای خانم ، برای من دشوار بشود . آیا این علت خاصی دارد؟

خانم ها هم موقعیت ویژه دارند که اصلا عوض میشوند . از جهاتی موجود دیگری میشوند و آقایان خیلی باید دقت کنند ، همین مسئله عادت ماهیانه که حدود 7تا10روز است ، دوران بارداری و بعد از زایمان موقعیت های ویژهای هستند ، باید مورد توجه قرار گیرند . حالا در مورد عادت ماهیانه که فرمودند یک بعد بحث جنسی دارد که خیلی مهم و اساسی است که خانم ها در این مدت هرمون های جنسی شان فروکش میکند و دو سه روز قبل از آن خانم ، نیاز غریزیش به صفر میرسد و بحث دقیقی است . ایشان که بد اخلاقی و اخمو میشوند ، بخاطر این است که ایشان ، الان موقعیت حادی دارند . چون این ایام برای بعضی ها مشکلاتی ایجاد میکند مثلا باعث ضعف جسمانی خانم میشود ، ضعف بینایی که دید خانم کم میشود در گوششان صدای وزوز احساس میکنند یا احساس سر گیجه دارند یا حالت تهوع دارند البته این ها کلیت دارد عمومیت ندارد . نمی خواهیم بگوییم هر خانمی در این ایام همه این ویژگی ها را دارد ، یکی درجه اش کم است یکی زیاد . ولی واقعیت است . مثلا درد که در کمر و لگن وجود دارد به خاطر انقباضات رحمی که میخواهد پریود دفع کند درد واقعی است . مفاصل آنها درد میگیرد و دچار خستگی های زودرس میشوند . این است که خانم را به هم میریزد و آقا فکر میکند چرا خانم من اینقدر شکننده شده است . یک آدم دیگری شده است. پس حالا خیلی از آقایان می گویند : عجب داستان این است . بالاخره بدانید نیاز دارند که درکشان کنید . نیاز به همدلی دارند . شما در این مدت ، انتظار یک حالت عادی را از همسرتان نداشته باشید . در غیر این ایام ممکن است به استقبالتان می آمدند و بگوو بخند وخسته نباشید می گفتند و عشق ورزی می کردند . همیشه این جور چیزها را می بینید ، بگویید خانم من ، در کجای کار هستند. در چه مرحله ای هستند . بله الان این ایام ویژه است با انتظار کارهای سخت . مثلا کارهای خانه عقب میماند ، لباسهای اقا نشسته می ماند . این ها را درک کنید و حالا خانم ها حساس میشود. 50 درصد جرایم خانم ها در این هفته و50 درصد بقیه در سه هفته دیگر انجام میشود . اگر خانم مرتکب جرمی در این ایام بشود در دادگاه ، درمجازاتش تخفیف میدهند و تا حدودی دست خودش نبوده است و مشکل داشته است . میزان تصادف خانم ها در همین ایام 4 تا 5 برابر بیشتر از ایام دیگر است . شما یک سری به دادگاه خانواده بزنید می بینید بیشتر طلاق ها را خانمها در همین هفته دارند . عجیب است . بهم ریخته میشوند و آستانه تحمل آنها خیلی پایین می آید . باید مدارا کرد و به همین دلیل است بعضی از خانم ها که برای طلاق میروند دادگاه این قدر طول میدهند ممکن است امیدی باشد که این خانم از التهاب در بیاید و از طلاق صرف نظر کند .
عجیب است که خانم ها این را به آقایان منتقل نمیکنند و حالا ممکن است خیلی از آقایان میگویند چرا خانم ما به ما نگفته ، ما که علم غیب نداریم . چون خانم این احساس بد را دارند، نمی خواهند به آقایانشان منتقل کنند حالا ما به شما اطلاعات دادیم با خانمتان راه بیایید و آنها را درک کنید.
اگر این بحران ها بیشتر بشود آیا شما توصیه میکنید به پزشک مراجعه کنند؟
اگر در حدی باشد که من عرض کردم ربطی به چشمهایشان ندارد اگر آقا هم باشد عصبانی بشود دستهایش میلرزد ، چهار چوب بدن میلرزد ، نفس نفس میزند ، تپش قلب دارد ، قلبش از جا کنده میشود و هرچه به دستش می آید پرت میکند نگاه نمیکند به کی میخورد به همسرش حمله میکند و همسرش را میزند اینها اختلال در سیستم عصبی است . بله اگر این است قطعا احتیاج به روان پزشک دارند و این جور آدم هم ممکن است به جز در این ایام ویژه هم این رفتارها را از خودش بروز بدهد . یک مقدار بهم میریزد که این ممکن است آن را تشدید کند . زندگی مهیا تر است یکی ممکن است در غیر این ایام هم بهم بریزد که این داستانش جدا است .اختلالی در سیستم است حالا چی بود ه ؟ هیجانات دوران بارداری مامان ایشان بوده یا سرشان به جایی خورده . آیا دمل آب مغزی است و قسمتی از مغز چرک و عفونت کرده است یا مثلا پرکاری تیروئید است و گاهی اختلالات تیروئید است . به روانپزشک مراجعه کنید . سه الی شش ماه حل میشود . همه جای دنیا و بویژه کشور ما در روان پزشکی پیشرفت کرده است .
آقایی پرسیده است وقتی من به همسرم ابراز محبت میکنم ایشان خیلی خوشحال نمیشوند . آیا مشکل خاصی دارد؟
شاید شما صرفا فقط میگویید دوستت دارم واین لق لقه زبانتان است و در عمل محبت شما را نمی بینند. ممکن است شما بگویید دوستت دارم و در عمل ایشان می بینند نه خیر. در عمل خودش را نشان نمیدهد. اگر به خواسته های منطقی ایشان هم عمل کنید ، این پیام را به ایشان میدهد که حرفهای شما واقعی است و شما را جدی میگیرند یا ممکن است از روی بی حوصلگی ، خستگی و با زور و فشارمیگویید و خانم شما احساس میکند شما در یک دامی افتاده اید و میخواهید ازاین دام رها شوید . یک موقع تا خانم نگوید، آقا ابراز نمیکند . چون می گوید اگرمن ابرازنکنم بد میشود .حتما باید بگویم .یعنی خودش آمادگی ندارد. مثلا آقا میگوید دوستت دارم ولی خانم می بیند در چهره این آقا آثاری ازدوست داشتن را نمی بیند و می بیند هماهنگی بین زبان آقا و زبان بدن ایشان نیست.
ممکن است همسر شما سمعی نباشد البته اکثریت خانمها سمعی هستند به این معنا که دوست دارند بشنوند و حس زیبا شناختی خانمها از طریق گوششان است و حس زیبا شناختی آقایان از راه چشمشان است و برای همین روی نگاه به نامحرم تاکید شده است . لذا بعضی خانمها ممکن است بصری باشند چشمی باشند به این معنا که میگوید دوستت دارم اثری نداشته باشد اما با زبان بدن ومحبت را در چشم شما ببیند و یا گره خوردن نگاهها و نگاه محبت آمیز و یا به این خانم نگویید دوستت دارم ولی نگاه محبت آمیز کنید . در سکوت خیلی به ایشان میچسبد ، برای ایشان یعنی ده باردوستت دارم . میخواهید ببینید خانمهایتان بصری هستند یا نه ، مثلا اگرکوهی ، جنگلی ، دریایی وجایی که بروید وقتی برمیگردید ومیخواهند خاطراتی را نقل کنند معمولا چیزهایی را نقل میکنند که دیده و چیزهایی را که شنیده خیلی نمی گویند . مثلا سبزی درختان ، زیبایی گلها ، آسمان آبی ، ابرها ، این ها نشانه ها است .بعضی خانمها لمسی هستند ، حسی هستند و دوست دارند نوازششان کنید ، دستشان را در دستتان بگیرید ، اینها اگر جایی بروند چیزهایی را نقل می کنند که حس کردند و لمس کردند مثلا دستم را در آب رودخانه کردم، یخ بود ، چمن ها نرم بودند و بعضی خانم ها کادویی هستند اظهار محبت آقا به آنها کادو است . معنایش این نیست که خانمی که سمعی است از کادو بدش بیاید یا کسی که بصری است اصلا اثری رویش نگذارد وجه غالب را ما باید ببینیم ،همه خانم ها و آقایان این حالات را دارند از آنها لذت می برند ولی خانم ها یک وجه غالبی دارند یعنی ترجیح می دهند پس اینگونه میتوانید ابراز محبت کنید.
شناخت زوایا ی روحی همسر و زوایای خاص او ، تا چه حد می تواند در زندگی اثر گذار باشد ؟
خیلی می تواند اثرگذار باشد . اگر همدیگر را بشناسند در زندگی کامیاب می شوید و اگر همدیگر را نشناسند واقعاً مشکل ایجاد میشود و یکی از آفات های جدی زندگی زناشویی است زیرا زن ومرد متفاوت هستند . در دو دنیا هستند ، دو گونه آفریده شده اند ، زنان مریخی و مردان ونوسی ، از دوسیاره متفاوت هستند ، نوع تعامل و ارتباط برقرارکردن شان با هم فرق میکند ، اندیشه ، احساس، واکنش ، همه با هم فرق می کند و متفاوت است . ویژگی ها یی آقایان و خانم ها دارند که باهم متفاوت است . یک ویژگی منحصربه فردی ، خانم دارد که اگر آقا بداند ، در زندگی خیلی مهم است و موفق میشود و برعکس یک وقت ویژگی ها متضاد است . خانم عشق ورز هست و آقا عشق باز . خانم ها شدت عواطف دارند آقایان کم رنگی عواطف دارند . گاهی سردی عواطف . خانم ها اهل کلام هستند آقایان اهل سکوت هستند . خانم ها جزیی نگر و آقاین کلی نگر هستند . اگر این را زن و مرد آشنا نباشند خود این ها مشکل درست میکنند و باعث مشاجره و درگیری و مجادله در زندگی میشود و اگر همدیگر را بشناسند ، عامل تفاهم است . فلسفه ازدواج ، یعنی همان آرامش . آنهایی که میگویند ما ازدواج کردیم و به آرامش نرسیدیم یکی از عواملش همین است . این ها همدیگر را نمی شناسند ، آرامش که خداوند میفرماید : و من آیاته ان خلق لکم من ازواجا لتسکنوا الیها . زوج هایی از جنس خودتان آفریدیم تا در کنار هم آرامش گیرید . مثلا وقتی آقا نمی داند خانم اهل کلام است و خانم نمی داند آقا اهل سکوت است، در زندگی ایجاد مشکل می کند ، تنش های عجیب و غریب و پیش پا افتاده بوجود می آید . این مهم است که خانم با آقا متفاوت است .
خانمی فرموده اند که شوهرم خیلی سرد و بی عاطفه است و تحمل این وضعیت ، برایم خیلی دشوار شده ، چه کار باید بکنم ؟
خوب . نکند با خودشان مقایسه میکنند . چون خودشان خانم هستند ، ویژگی شدت عاطفه دارند . ولی آقایان این ویژگی را ندارند . اصلا یکی از ویژگی ذاتی آقایان ، کم رنگی عواطف است و شاید دارند با خودشان مقایسه میکنند و می بینند رفتارهای شوهرشان ، مثل خودشان نیست و برداشت شان این گونه است که شوهرشان سرد است و بی عاطفه است . اگر این جوری است که این درست نیست . شما خانم هستید و همسر شما آقا هستید . شما شدت عواطف دارید و همسر شما کمرنگی عواطف دارند و اصلا لطف خداست و چرا خداوند این کار را کرده ؟ خانم ها شدت عواطف و آقایان کمرنگی عواطف . باز این همان جایگاه رسالت زن و مرد است . قبلا اشاره کردم ، رسالت خانم ها محترم ، تربیت فرزند است حتی اگر شاغل هم باشند ، باز همان محل کارشان هم که هستند ، دلشان پیش بچه هاست و رسالت اصلیشان تربیت فرزندان است و برای تربیت فرزند حتما باید شدت عواطف باشند . اصلا عنصر اصلی در تربیت بچه و فرزند ، عاطفه است . اگر عاطفه نباشد ، من گمان می کنم محال باشد . حالا اگر اغراق نکنم باید بگویم که بدون عاطفه کسی نمیتواند فرزند تربیت کند . ما این را ، در جاهای مختلف زندگی مان می بینیم . بچه تب کرده ، نیمه شب آه و نالی میکند ، مادر بیدار میشود و می بیند بچه تب کرده ، بعد می رود آشپزخانه ظرفی می آورد تا تب بچه را پایین بیاورد ، تب بر میدهد و بچه خواب از سرش می پرد . مادر کنار بستر بچه اش می نشیند و حتی اشک هم می ریزد . چه چیزی مادر را بیدار میکند؟ شدت عواطف . چه چیزی باعث میشود کنار بستر بچه بنشیند و دیگر خوابش نبرد و یک وقت هایی هم که خانم خوابش ببرد و خسته باشد ، چند لحظه و چند دقیقه بعد دوباره به حالت وحشت و استرس و کابوس از خواب می پرد . آقا همان موقع خواب هستند و بیدار نشده اند زیرا آقا ، کمرنگی عواطف دارد . آقا مثل خانم نیست . شدت عواطف ندارند . آقا این جور حرکتی از خودشان ندارند و این نقص نیست . عرض کردم ، جایگاه آقا و چون آقا کارش در بیرون است و آقا با هر کی سر و کار دارند، تیپی های مختلف ، آدمهای مختلف و به ویژه مسئولیتی سنگربانی الرجال قوامون علی النساء.که منظور قوامون و قوام به معنای سنگر بانی است . الرجال و سید اهل ها ، آن مسئولیت خانواده هم که به عهده اش است ، برای کارش در اجتماع و برای این نقش سنگر بانی اش باید کم رنگی عواطف داشته باشد . این نباید شدت عواطف داشته باشد و گرنه در کارش قطعاً موفق نخواهد بود و ببینید آنجا که شدت عواطف دارند ، لطف خداست و انجا که سردی عواطف دارند ، باز هم لطف خداست . یک وقتی در جوامع خصوصی عرض کردم سردی عواطف ، احساس کردم خانم ها یک جورهایی دارند اشتباه برداشت میکنند و تلقی می کنند ما آقایان بی عاطفه هستیم . خیر . ما آقایان بی عاطفه نیستیم ، کمرنگی عاطفه داریم . بنابراین خانم محتر م ، اگر منظورتان این است اشتباه میکنید . شما گریه می کنید های های .مثل ابر بهار و مرد شما مثل شما عمل نمیکند . او پا به پای شما گریه نمیکند . گاهی نه با حالت تحکم می گوید که خانم بس است . گریه نکن . بیا منطقی بررسی کنیم . حرف بزن . منطق و حتی اگر شما این را هم از مردتان می بینید ، همین را به حساب بی عاطفه و سردی ایشان نگذارید . این همان کمرنگی عاطفه است و جالب است خیلی از آقایان نمی دانند خانم ها در حالت عاطفی شان اشک میریزند. و آه و ناله دارند و گریه میکنند و الان نیاز به تأیید دارد . استدلال نمیخواهد و اصلا راه کار نمی خواهند. خانم تحت فشار بوده ، بچه اذیتش کرده ، مشکلی داشته ، حالا مردش آمده ، اشک میریزد، عقده کرده ، گریه میکند و فقط میخواهد آقا تاییدش کند و درکش کند و آقا بگوید : خانم درکت میکنم . می دانم خسته شدید . الهی قربانت برم . این خیلی برایش مهم است . ولی آقا میگوید بیا بنشین من راه کار دارم . یک دو سه ، من مشکلات را حل میکنم . برای خانم استدلال می آورد . اینجا خانم استدلال نمی خواهد . ایشان الان درک میخواهد . این ها تفاوت است . بنابراین اگر چنین چیزی هست من خواهش میکنم اندیشه تان را اصلاح کنید . این اشکال نیست . اما اگر نه مطلقا سرد و بی عاطفه است ، این ممکن است . آقایانی که سرد وبی عاطفه هستند یعنی واقعا هیچ ابراز عاطفه نمیکنند . این ممکن است و دلیل دارد . مثلا محیط تربیتی آقا ، ممکن است محیط تربیتی آقا بگونه ای بوده که پدر و مادرآقا سرد بودند و ارتباط عاطفی با هم نداشتند و همین جوری یاد گرفته و رشد کرده . این آقا که کودک بوده و بزرگ شده و حالا ازدواج کرده ، بلد نیست . چون یاد نگرفته ، سردی دیده و گرمی ندیده و یا آموزشهای غلط و آموزش نادرستی که متاسفانه برخی خانواده ها در دوران کودکی به آقا پسرها می دهند . مثلا آقا پسر اگر گریه کند و ابراز احساسات کند ، این واقعا مرد نیست و ما زیاد متاسفانه این جمله را می شنویم که خجالت بکش . تو گریه می کنی ؟ مگر مرد گریه میکند . آرام باش . محکم باش . او در دوره نوجوانی انسان است . بگذارید ابراز کند . اشکالی ندارد . بله ما نمیخواهیم آن قدر پیازداغش را زیاد کنیم که روحیه دخترانه بگیرند . این باز مشکلاتی ممکن است ایجاد کند . مادر عزیز بگذارید او هم گریه کند . حالا اگر دختر خانمشان مشکلی داشته باشد و گریه کند و بغض کند ، مادر تشویقش میکند ونازش میکند . فاطمه جان ، عزیزم ، بنشین برا ی مامان حرف بزن .گریه کن عزیزم. آرام میشوی . چون خودش وقتی گریه میکند و حرف می زند ، آرام میگیرد و یک وقتی که نوبت پسرش است ، میگوید نه محکم باش . یک علتی هم ممکن است داشته باشد و آن برخورد شما خانم محترم باشد. دقت بفرمایید . نکند اگر مرد شما ابراز احساسات نمیکند و سرد است و به نظر شما بی عاطفه است ، شما با او برخورد خوبی نداشته باشید و همان برخورد را بکنید . مثلا نکند اقتدار او را تثبیت نکردید، نکند غرور او را جریحه دار کرده اید ، نکند حقوق او را رعایت نکردید . چه بحث محیط تربیت و آموزش نادرست باشد و چه بحث برخورد نامناسب شما باشد ، به نظر من قابل اصلاح است و باید اصلاح شود و این سردی و بی عاطفه گی مرد ، در زندگی چیز خوبی نیست و باید اصلاح شود .
حالا اگر خودشان دخیل بودند و اگر عامل دوم هست ، بیندیشند با این فرض که شوهر شما سرد و بی عاطفه است ، آن گروه اول نیستند و اگر جنابعالی دخیل بودید خوب درست کنید. و بعد می بینید که ابراز احساسات می کند و به شما توجه می کند و اگر بحث محیط و تربیت نادرست است ، کار خود آقا است. که خود آقا میتواند با تلقین و تمرین و روش القای تدریجی و راه کارها یی که عرض خواهیم کرد ، آرام آرام این عواطف را در خودشان گرم کنند.
آقای ما برخوردش سرد است . آیا این علت خاصی دارد ؟
باز به بحث ساختار مغزی خانم ها و آقایان برمیگردد . ممکن است یک سری علت جانبی داشته باشد ولی اصل مطلب باز به همان ساختار برمی گردد.میگردد . من یادم هست یک بار دیگر هم این بحث را کردم ولی به خاطر اهمیت آن ، عذر خواهی میکنم . خیلی دوست ندارم حرف تکراری و خالی از لطف بزنم . وضعیت مغزی آقایان به این گونه است که در این دوتا نیمکره مغز ، تقسیم کار شده . به این معنا که تمام فرمان هایی که در مغز ما آقایان وجود دارد به اعضای بدن ما برای مهارت هایمان و تطابق های چشمی و عضلانی فرمان می دهد که به چشم فرمان میدهد که اینجا را نگاه کن ، به دست فرمان میدهد این کلید را بزن، مثلا این دسته را بچرخان و هرکسی سرکارخودش است . این ها از نیمکره راست می آید یعنی متولی فرمان های مربوط به مهارت ها در آقایان نیم کره راست است و خداوند تقسیم کار کرده . در نیمکره چپ فرمان های مربوط به بیان مهارت های گفتاری از جمله بیان احساسات است. پس آقایان هر وقت ابراز احساسات میکنند و احساساتشان را بیان میکنند، بدانید که دارند از نیمکره مغز چپ فرمان میگیرند . در مورد خانم ها این جوری نیست . خانم ها تقسیم نشده و واقعا از شگفتی های خلقت است و به بزرگی و عظمت خدای پی می بریم .بود ه و در مغز خانمها تقسیم کار نشده به این معنا که هر دو نیمکره مغز درخانمها ، متولی هر دو کارند . یعنی نیمکره راست متولی فرمان های مهارت و بیان احساسات و نیمکره چپ متولی بیا ن مهارت ها و بیان احساسات است . چرا ؟ باز هم به جایگاه و رسالت زن و مرد برمی گردد . قبلا عرض کردم ، زن متولی تربیت است و باید احساسات دم دستی داشته باشد . الان خانم در آشپزخانه دارد کار میکند . مشغول کار است و این یک مهارت است. دارند آشپزی میکنند ، برنج دم میکنند ، در نیمکره راست هستند . اینکه شما باید کمک کنید که آقای شما وقتی به منزل می آید ، به نیمکره چپ بیاید . جالب است سوالی مطرح است که خانم می گوید که شوهرم وقتی با من است ، من را تحویل میگیرد و وقتی در محیط کار است و من زنگ میزنم با من برخورد بدی میکند . خوب خانم عزیز او به نیمکره راست رفته است . الان زندگی مشترکشان را شروع کردند و هفت صبح خانه هستند و می خواهند بروند و خداحافظی گرمی میکنند ، بعد میگویند خانم دلتنگ نشوید و زود برمیگردم و اول زندگی است و قربان صدقه هم زیاد است و خودتان را مشغول کنید . زود برمیگردم . انشاءاله تماس میگیرم . خیلی برخورد خوب و گرم و عاطفی می کنند و آقا مثلا هفت از خانه راه می افتد و به سر کار می رود . ساعت هشت به سر کارش می رسد و خانم ساعت هشت و سی دقیقه به آقا زنگ میزند که احوال پرسی کند . آقا میگوید بعداً تماس میگیرم . خانم تعجب میکند ، توی خانه که برخورد گرمی داشت ، چی شده ، نکند دل زده شده ، نکند از من سیر شده و ایشان که گفته بودند فکرهای بدتر میکنند . نکند در محیط کارش یک خانمی او را ببیند و زیر سرش بلند شود سرو گوشش می جنبد . خانم عزیز ، این حرفها چیست ؟ حالا خدا نکند که تلفنی تیکه هایی را هم به آقا بیندازند ، تلفنی که خیلی بد میشود . عزیزان مقاومت نکنید . داستان خیلی ساده است . شوهر شما ، مغزش در محیط کار ، به نیمکره راست رفته است و جالب است بعد از ظهر ، وقتی از محیط کارش برمیگردد ، کم کم به نیمکره چپ می آید . و وقتی به خانه می آید ، به خانم اظهار محبت میکند و خانم تعجب میکند . و حالا اگر آقا درسرکار چند تا همکار در کنارش نشسته باشند و آقا تلفنی بگوید : خانم دلم برایت تنگ شده ، ممکن است بگویند زن ذلیل است و شوخی ی دیگر . از این جهت برایش سخت است. پس نگران نباشید.
شما گفتید : مردان کمرنگی عاطفی دارند . شوهر من به شدت عاطفی است و گریه می کند و روحیه زنانه دارد . آیا ممکن است این روحیه در زندگی ، مشکل ایجاد کند ؟
بعضی از آقایان اینجوری هستند ولی تعدادشان زیاد نیست . در این رفتار عواملی دخیل است . بعضی از این عوامل محیطی است و به محیطی که این آقا ، در دوران کودکی و نوجوانی داشته ، برمی گردد . مثلا در دوران کودکی در یک فضای بسیار عاطفی بوده اند . پدر و مادر زیادی عاطفه خرج همدیگرمی کردند . گاهی برعکس در محیطی بوده اند که محیط سرد عاطفی بوده است . بیشتر به مادر بستگی داشته که مثلا مادر متارکه کرده اند و فرزند از وجود مادر محروم بوده اند و یا ممکن است این آقا در خانه ای بوده که چهار دختر بوده اند و اینها روی ایشان اثر گذاشته است . البته مواردی هم هست که خانم ، آقا را تحت فشار قرار می دهد و زندگی این آقا را بهم می ریزد . در واقع شما اشک آقا را در می آورید و در 90 درصد افراد ، همین عوامل است . عوامل محیطی را می توان با تلقین و تمرین و با القای تدریجی خودشان را تعدیل کنند . زود رنجی ها و قهر ها را تعدیل کنند . اگر مورد آخری باشد یعنی خانم اشک آقا را در می آورند ، معلوم است گره بدست خانم باز میشود . فشارها را بردارند و توقعات را کم کنند ، آقا تعدیل می شوند و باید تعدیل بشوند . چون مهم است . زیرا ممکن است در زندگی شما مشکل ایجاد کند زیرا ایشان مرد هستند . خدا ایشان را بگونه ای آفریده که به رسالتشان عمل کنند . و رسالت یک مرد همان نقش تکیه گاهی و حمایتگری او است. الرجال قوامون علی النساء یعنی سنگربان خانواده باشند . در جامعه با هر کسی سر و کار دارند ، اگر این حالت باشند ، نمی توانند در ایفای نقش موفق باشند . ایشان الگوی فرزندان بویژه پسرها هستند . اگر آنها این پدر را ببینند ، از او اثر می پذیرند . اگر این عوامل باشد ، قابل اصلاح و تعدیل است . ولی اگر این عوامل نباشد و آقا روحیات زنانه داشته باشد و ویژگی جسمی زنانه هم داشته باشد ، از نظر پستی بلندی بدن و عدم رویش مو در صورت و بدن و نازکی صدا ، این ویژگی ها و همراه با آن روحیات ، ممکن است آقا دو ایکس ایگرگ باشد . به تعبیر علمی به آن سندرم کلاین فلتر می گویند . یک اختلال کروموزومی در مردان است . و علت آن هم نقص در کروموزوم جنسی آقایان است . فرمول طبیعی کروموزوم مرد ، ایکس ایگرگ است . اگر مادر ایکس داده باشد ، می شود دو ایکس ایگرگ و این اختلال ایجاد می شود . در موارد نادری مادر دو ایکس هم می دهد . این اختلال در دنیای ژنتیک پذیرفته شده است . اگر مجموعه ویژگی ها و شرایط بود به روانپزشک مراجعه کنید تا شما را راهنمایی کنند . این با اختلال دو جنسیتی فرق می کند . در اینجا احتمالش همین کلاین فلتر است .
من شدت عواطف را در خانمم نمی بینم . دلیل آن چیست ؟
اگر آقا منظو رش این است که خانم ، اصلا شدت عواطف ندارد ، من گمان نمی کنم چنین چیزی باشد . شاید گاهی این طوری هستند . درست است خانمها شدت عواطف دارند و این در خانمها ثبیت شده است ، ولی خانمها عدم ثبات عاطفی هم دارند . گاهی شدت عواطف خیلی بالا است و گاهی خیلی پایین است . منشأ آن هم تغییرات هورمونی است . بویژه همرمون استروژن که از هورمونهای اساسی است . اگر منظور این است که خانم گاهی شدت عواطف ندارند ، این نگران کننده نیست . شاید منظور این آقا این است که عواطف خانم من ، در مقایسه با خانم های دیگر ، کمتر است ، بله شدت عواطف درهمه خانمها هست ولی سطحش فرق می کند و درجه ای است . شاید ایشان درجه پایین را دارند . ولی حالا اگر ایشان درجه خیلی پایین را دارند ، علت دارد . مثلا در خانواده ای بوده اند که عواطف گرم نداشته اند و یا بین چند پسر بزرگ شده اند و آنها روی اثر گذاشته اند . یا اینکه ممکن است آقا او را تحت فشار قرار می دهد و به خانم بی مهری می کند و عواطف را در خانم می کشد . در اینجا باید آقا به خانم کمک کند. درخانم حتما باید عاطفه باشد چون می خواهد فرزند تربیت کند ، مهم است . احتمال اینکه خانم دو جنسیتی باشند خیلی کم است . اختلال هویت جنسی به این صورت است که بدن زنانه است و روحیات مردانه است . ممکن است عدم رضایت در زندگی باعث میشود که خانم سردی عاطفه نسبت به شوهرش داشته باشد . ولی د رجای دیگر مثل پدر و مادر ابراز عاطفی می کند .
این چه خلقتی است که زنان را عاطفی تر از مردان آفریده است ؟
این به جایگاه رسالت خانمها و آقایان برمی گردد . شدت عواطف خانم ها و کمرنگی عواطف آقایان نقص نیست . اینکه خانمها شدت عواطف دارند ،همان بحث جایگاه آنها است . همین که می خواهند فرزند تربیت بکنند . و برای تربیت فرزند ، نیاز به عاطفه است . یعنی اگر خانمها شدت عواطف نداشته باشند ، نمی توانند فرزند تربیت بکنند . مثلا فرضا کودک در نیمه شب بیدار می شود وتب دارد و آه و ناله می کند . نیرویی که باعث میشود خانم از خواب بیدار شود و خواب خوش را بر خودش حرام کند ، کنار بستر فرزند بنشیند و اشک بریزد ، همین شدت عواطف است . چیزی که باعث میشود مادر به مشکلات فرزندانش برسد ، ابراز احساسات بکند و احساسات فرزندش را بپذیرد و نازکشی کند و چیزی که باعث میشود مادر این مشکلات را تحمل کند و لذت هم ببرد، همین شدت عواطف است . عجیب است . اصلا مادری که شدت عواطف نداشته باشد نمی تواند بچه خوب و سالمی را تربیت کند . یکی از علل بزهکاری ها و علل ناهنجاری و خلاهای عاطفی همین مسئله ضعف عاطفی مادر است . آدمها ی بزرگی که الان مشکل دارند بخاطر کمرنگی عاطفه مادر بوده است . روحیه پرستاری و دلسوزی برای اعضای خانواده اش بخاطر شدت عواطف است . لذا گله نکنند .
وقتی که گریه می کنم ، شوهرم هیچ عکس العملی از خودش نشان نمی دهد و فکر می کنم بجای قلب ، یک تکه سنگ در سینه دارد . راهنمایی بفرمایید .
اگر منظور شما خانم محترم این است که شوهر شما ، پا به پای شما گریه نمی کند و توجه عاطفی به شما نمی کند ، این تلقی ، تلقی اشتباهی است . این فکر درستی نیست . او مرد است و کمرنگی عاطفی دارد و شما نباید با خودتان قیاس کنسد . ایشان کمرنگی عاطفی دارد و این لطف خداست که مرد بر استاس تقسیم کار مرد باید بیرون باشد و با هر آدمی سر و کار دارد و او می خواهد حامی و تکیه گاه شما باشد و سنگربان شما باشد و مسئول خانواده است . برای ایفای این نقش ها باید کمرنگی عاطفی داشته باشد . اما این جور نیست که عواطف خودش را مطلقا نشان ندهد . وقتی به خانه می آید و می تواند ابراز احساسات بکند . ما آقایان ظاهرمان مثل آناناس خشن و ضُمُخت است ولی داخل مان شیرین است . این تلقی درست نیست که به جای قلب ، یک تکه سنگ در سینه دارد . البته ممکن است آقایی باشند که واقعا بی عاطفه باشند و یا آن را ابراز نمی کنند . ما این را رد نمی کنیم . این عاملش محیط است . پدر و مادر نسبت بهم دیگر عاطفه نداشته اند و یا برخوردهای غلط که مثلا پسر گریه نمی کند و یا ممکن است برخورد شما خانم محترم باعث این موضوع شده است . یک جورهایی عاطفه را در او کشته اید. آنقدر حقوقش رعایت نشده و آنقدر سختی دیده که نمی تواند ابراز محبت بکند اگر علت اول باشد ، آقا با تمرین و القا می تواند خود را تعدیل کنند و اگر علت شما بودید ، رفتار خود را تغییر دهید . بعد می بینید که آقا محبتش بیشتر می شود . در مناطقی اگر پدر فرزند ش را بغل کند و یا با او بازی کند ، زشت است . این بخاطر این است که ما از آموزه های دینی دور شده ایم . رسول گرامی اسلام با بچه های در کوچه و نوه هایشان بازی می کردند . بچه ها به ایشان می گفتند : شتر ما باشید و آقا آنها را نوبتی سوار می کردند . این خانم باید خلاهای عاطفی خود را با محارم جنس مخالف برآورده کند . نیازهای عاطفی با فرزند هم ارضاع میشود . این از ناچاری است زیرا مرد باید به خانم محبت کند.
وقتی دلم می شکند ، اشک هایم سرازیر می شود و شوهرم بدش می آید و این را نشانه ضعف می داند . آیا گریه های خانم ، نشانه ضعف او است ؟
خیر . این بخاطر شدت ویژگی عواطف است . چون این آقا خودشان کمرنگی عاطفه دارند و درک نمی کنند ، این جور تلقی می کنند . ایشان درک صحیحی از رفتار خانم ندارند . آقایی می گفتند : من فکر می کنم خدا پشت چشم خانم من یک منبع اشک گذاشته است و شیری هم دارد و تا من می گویم : پشت چشم شما ابرو است ، شیر را باز میکند و اشک می ریزد و جالب است هر وقت هم که بخواهد شیر را می بندد و گریه اش تمام میشود. البته این نکته دارد . خانمها عواطفشان زود تغییر می کند . این تلقی ها و ابهامات بخاطر این است که ایشان را با خودش مقایسه می کند . قیاس به نفس می کند و می بیند ، خودش برای مسائل پیش پا افتاده گریه نمی کند. این نشانه ضعف نیست . بعضی ها میگویند : اشک تمساح است یا اینکه این اشک ها فیلم است و می خواهد من را مجاب کند وبه خواسته هایش برسد و برای تاثیر گذاری است و سلطه گری است . این برداشت ها اشتباه است و این باعث برخورد اشتباه می شود . وقتی خانم گریه می کند می گویند : بچه گریه می کند خانم بزرگ که گریه نمیکند. بعضی مواقع با حالت دعوا و تشر و می گوید : بس کن چه خبر است . برو بیرون گریه کن جلوی من گریه نکن . یا با حالت تحکم می گویند گریه نکن ، مردباش و بگذار منطقی قضیه را حل کنیم . این برخورد بدی است . من مورد داشتم که خانم می گفتند : من وقتی گریه می کنم ، شوهرم خودش را می زند . این هم نکته دارد . می دانید چرا ؟ زیرا ایشان خودش را مسبب گریه خانم می داند و احساس گناه می کند و احساس عذاب وجدان می کند . در این موارد آقایان همدلی کنند . ولی متاسفانه آقایان وقتی با اشک های خانم ها مواجه می شوند شروع به استدلال می کنند . خانم شما که الان گریه می کند ، می خواهد تخلیه احساسات بکند و احتیاج به همدلی دارد نه به راه کار و استدلال . فقط بگویید : خانم من شما را درک می کنم . می دانم اذیت می شوی و سختی می کشی . می دانم کارهای خانه و بچه ها خیلی سخت است و شما تحت فشار هستی . سعی می کنم زودتر به خانه بیایم و باری از دوشت بردارم . این را بگویید و ناز و نوازش بکنید و ابراز محبت بکنید ، ایشان آرام می گیرند . برخوردهای ناشایست جالب نیست .
حالا اصل گریه در خانم ها طبیعی است ولی اگر زیاد باشد مشکل درست می کند . اگر میزان متعارف گریه خانم رنج می برید ، اشکالی ندارد . ولی اگر خیلی زیاد است ، هردو باید کمک کنند . آقای عزیز ، زمینه گریه را از بین بیرید . خانمها کمتر برای مسائل مادی گریه می کنند و بیشتر برای مسائل معنوی گریه می کنند . آقا محبت نمیکند به خانواده خانم احترام نمی کند . شما اشک خانم را در نیاورید و خانم هم اشک های خود را تعدیل کند ولی حذف نکند . شما با گریه تخلیه احساسات می شوید و باعث نشاط شما می شود . آنهایی که خیلی گریه می کردند ، عمرهای طولانی داشته اند . گریه های زیادی را از بین ببرید زیرا گریه زیادی ، تاثیر عاطفی گریه و ارزش آن را از بین می برد . وقتی شما زیاد گریه می کنید ، به مردتان این پیغام را می دهد که من از دست تو رنج می برم و من تحت فشارهای روحی هستم و این رفتار ، مرد شما را کلافه می کند . یکی دیگر این است که وقتی شما زیاد گریه می کنید ، آقا فکر می کند که شروع هر گریه یعنی شروع یک دعوای جدی ، آقا وحشت می کند و دیگر اینکه آقا خودش را مسبب گریه خانم می داند و احساس گناه می کند و دیگر جرأت ندارد با خانم گفتگو کند. گفتگو خیلی مهم است . چون سوء تفاهم ها را از بین می برد . این قدر مورد داشته ام که زندگی به جدایی کشیده شده ، طلاق و یا جدایی عاطفی و وقتی بررسی کرده ایم ، دیدیم منشأ آن یک سوء تفاهم بوده است و چون گفتگو نشده ، به اینجا رسیده اند . خانم ها اشک ها را تعدیل کنید . بهترین کار این است که احساسات خود را بیان کنید . به آقا بگویید : من نیاز دارم پنج دقیقه با شما گفتگو کنم . پذیرش این برای مرد خیلی راحت است . شما می خواهید اشک و آه و گریه راه بیندازید که مرد پنج دقیقه با شما صحبت کند . خوب بگویید : خیلی بهتر است . ابراز نیاز باعث میشود اقتدار مرد تثبیت شود . البته افراط نکنید . این گفتگو یک همدری است و تخلیه احساسات است .
من وقتی با خانواده ام صمیمی می شوم ، شوهرم عصبانی می شود . چرا باید این جوری بشود ؟
عشق و علاقه خانم ها به همان شدت عواطفشان بر می گردد. این شدت علاقه به شدت عواطف برمی گردد ولی آقا این را درک نمیکند زیرا خودش کمرنگی عاطفه دارد . البته آقایان به خانواده شان ، بویژه مادرشان تعصب دارند . ما برای آقایان شدت علاقه نمی گوییم بلکه شدت تعصب می گوییم . آقا شدت علاقه را درک نمی کند . آقا می گوید : تو برادرت را به من ترجیح می دهی ؟ او فکر می کند ، وقتی خانم با خانواده اش یا با برادرش صمیمی می شود ، یعنی شوهرش را دوست ندارد . ما در مشاوره ها می شنویم که آقا می گوید : بین من و مادرت ، یکی را انتخاب کن . ما با هم قابل جمع نیستیم . آقایان ، این شدت علاقه خانم به خانواده اش بخاطر شدت علاقه است نه اینکه شما را دوست ندارد . زیرا کوچکترین ناراحتی درشما ، او را هم ناراحت میکند . این فکر را از سرتان بیرون کنید . شما خانم ها دو تا کار نکنید تا این فکر در آقایان قوت نگیرد . یکی اینکه جلوی آقایان ، قربان صدقه خانواده تان نروید . احترام بگذارید ولی ارتباط عاطفی نداشته باشید . شما خانم هم دوست ندارید آقا در جلوی شما قربان صدقه مادرش برود . یکی دیگر اینکه وقتی شما به دیدار خانواده تان می روید ، آقا را تنها نگذارید . این کار را نکنید . اگر این کار را بکنید ، آن فکر تقویت می شود .
یک خانم چطور میتواند شوهرش را تشویق به حرف زدن بکند ؟
درست است مرد اهل سکوت ایت ولی نه اینکه اصلا حرف نزند . این بستگی به برخورد خانم دارد که باید به یک ظرافت هایی دقت کند . یک نکته مهم برای گفتگو انتخاب زمان مناسب است . یکساعت و نیم بعد از ورود همسر به منزل زمان مناسب برای گفتگو است . اتفاقا بیشترین گله و شکایت خانم ها در همین زمان است که مشکل درست می کند و ایجاد تنش می کند . بگذارید خستگی از تنش بیرون برود و به نیمکره چپ منتقل بشود . خانم ها در یک زمان می توانند چند کار را با هم انجام بدهند . این بخاطر ویژگی جزئی نگری شان است . اما آقایان نمی توانند همزمان چند کار را با هم انجام بدهند . پس هنگامی که آقا تلویزون تماشا میکند ویا با رایانه کار می کند زمان مناسبی برای گفتگو نیست و جواب نمی دهد . او بی اعتنا نیست بلکه نمی تواند . دیگر اینکه وقتی می خواهند صحبت کنند برای آقایان محدوده تعیین کنید . بگویید پنج دقیقه درباره مشکلی که در مورد پسرمان پیش آمده صحبت کنیم . این را راحت می پذیرند . شما شروع کنید ممکن است چهل دقیقه هم طول بکشد . اگر احساس کردید همسرتان خسته شده ادامه ندهید . دیگر اینکه اصل کلام را بگویید و به موضوع شاخ و برگ ندهید . اگر از یک خانم سوال کنید مفصل جواب می دهد و اگر از یک آقا سوال کنید با سه چهارکلمه آنرا تمام می کند . البته خانم لذت می برد که به موضوع شاخ و برگ بدهند . نکته دیگر اینکه راجع به موضوعاتی صحبت کنید که مورد علاقه آقای شما است . موضوع تبادل خانم ها تبادل عاطفی است . موضوع صحبت دیگر آنها مسائل تربیتی بچه ها مدرسه چیزهای تزئینی لباس و مسائل خانه است ولی موضوع صحبت آقایان تبادل اطلاعات است . اخبار و مسائل سیاسی روزاست . اگرمی خواهید با مردتان حرف بزنید از این مسائل شروع کنید و بعد کم کم درباره موضوعات مورد علاقه خودتان هم حرف بزنید و زمینه را هم برای تبادل عاطفی فراهم کنید .
وقتی شوهرم مشکل دارد با من درد دل نمی کند . چه کسی بهتر از همسر می تواند پیدا کند ؟
این هم به بحث سکوت و کلام برمی گردد . آقایان وقت یمشکلی دارند حرف نیم زنند و در سکوت به آرامش می رسند . وقتی غم و غصه دارند می خواهند به جای دنجی بروند و زانوی غم در بغل بگیرند و به آرامش برسند . غار تنهایی مرد همین جا است . خانم ها وقتی مشکل دارند دوست دارند حرف بزنند . این خانم که گله می کند قیاس به نفس می کند . با خودشان مقایسه می کنند . همین مسئله چقدر در زندگی مشکل ایجاد می کند.
یک وقتهایی پیش می آید که آقا درد دل می کند و مشکلاتش را به شما می گوید ، در این مواقع آقا راه حل می خواهد . برعکس خانم ها که همدلی و همدردی می خواهند . شما راه حل به آقا بدهید . خیلی وقتها آقایان می ترسند که مشکلاتشان را بگویند و خانم را نگران کنند . البته این را هم بگویم که وقتی خانم ها به یک مسئله گنگ برخورد می کنند نارحتی شان بیشتر میشود . آقا سعی کنند مشکلات را بگویند و خانم ها هم سعی کنند جلیو ناراحتی خودر ابگیرند و اشک و ناله راه نیندازند . چون آقا دفعه بعد می گوید : سری قبل به او گفتم و گریه کرد و اشک ریخت و بهم ریخت پس به او نمیگویم تا بهم نریزد .
در طول ده سال زندگی مشترک ، از تلفن های طولانی همسرم با نزدیکان و دوستان در رنج بوده ام . به او اعتراض کرده ام ولی فایده ای نداشته است . باید چه کار کنم ؟
رفتاراین خانم به ویژگی کلام خانم ها برمیگردد. این یک نیاز خانم ها است و از این گفتگو لذت می برند . و هرقدر گفتگوهایشان طولانی باشد ، لذت بیشتری می برند . گفته بودیم که وقتی خانم ها حرف می زنند ، تخلیه احساسات می شوند و به آنها نشاط و شادابی دست می دهد . خانم ها وقتی گفتگو می کنند ، عبارات و سخنانشان را طولانی می کنند تا مدت گفتگو بیشتر بشود . ولی آقایان این طوری نیستند . طولانی بودن گفتگوی خانم ها ، بخاطر تنوع موضوعاتی است که درباره آن صحبت می کنند . وقتی خانمی با فردی تماس می گیرد ، قصدش طرح یک موضوع است . مثلا دعوت از طرف است ولی موضوعاتی به آن اضافه میشود . بعضی مواقع بعد از خداحافظی تازه مطلبی یادشان می آید ولی آقایان این طور نیستند . اگر شما آقایان عزیز از این ظرافتها آگاه بشوید و بدانید این گفتگوها برای خانم شما ، نفع دارد و باعث نشاط و شادابی خانمتان میشود ، دیگر از این کار خانمتان رنج نمی برید . البته نمی خواهم بگویم کار این خانم درست است و برای آن هم ، نکاتی دارم . تلقی این آقا این است که خانم به حرفهای ایشان بی اعتنایی می کند و می خواهد ایشان را حرص بدهد و یا با او لج می کند و خانم با او دشمنی دارد . خیر این جوری نیست . اگر ایشان گوش نمی دهند معنایش این نیست . تویه می کنم شما حساسیت زیادی نشان ندهید . البته به خانم ها هم می گوییم این گفتگو هم باید در حد نیاز باشد و اختلال در نظام زندگی شما ایجاد نکند .
آیا نیاز خانمها به گفتگو ، می تواند توجیح کننده صحبتهای طولانی و مکرر تلفنی شان با دیگران باشد ؟
درست است که این در خانمها یک نیاز است و باید بر آورده شود ولی اگر تماس های طولانی تلفنی ، اختلال در نظام زندگی ایجاد بکند ، هرگز درست نیست و تجویز نمی شود . آقایان از این مسئله شکوه و گله دارند . آقا با منزل تماس می گیرند و پشت خط می ماند و کارشان انجام نمیشود . این باعث رنجش آقا میشود . الان همه تلفن همراه دارند و یا دو خط تلفن دارند . امکانات مخابراتی هم هست . اینها درست است ولی شما خانم محترم ، فکر نمی کنید با این تماسهای طولانی حقی از همسر و فرزندان خود ضایع می کنید. چون اگر وقت زیادی صرف این کار بشود ، خانم به کارهای خانه نمیرسد . حالا خانم ممکن است بگوید : من برنامه ریزی می کنم و به همه کارهایم می رسم و خیلی سریع کارهایم را انجام می دهم . خوب این درست است ولی شما به خانواده هزینه ای تحمیل می کنید . ممکن است وضعشان خوب است . خوب بالاخره اسراف است . اسراف گناه است . نفس پرگویی نهی شده است . روایت داریم : اگر کلام نقره است ، سکوت طلا است . حضرت علی(ع) می فرماید : از پرگویی بپرهیز چون باعث لغزش میشود و تو را خسته می کند . حرف زدن از شما خیلی انرژی می گیرد . حضرت علی (ع) می فرماید : زیادی حرف زدن باعث سرافکندگی میشود . وقتی عقل کامل میشود ، حرف کم میشود . عاقل کسی است که به زبانش بند می زند . خانم ها دقت کنند . بابا افضل کاشانی می گوید : تو را دو گوش داده اند ویک زبان ، تو دو بشنوی و یک بگویی . در ضمن اینجا بحث افراط و تفریط هم مطرح است که بهترین کارها ، حد وسط است .
شش ماه است که ازدواج کرده ام و هروقت به خانه مادر خانمم می رویم ، همسرم به مدت زیادی با مادرش خلوت میکند . آیا این کار درست است ؟
این به بحث گفتگوی خانم ها برمیگردد . این نیاز خانم ها به گفتگو است . وقتی با مادر و خواهرش خلوت می کند ، علاوه بر این بحث گفتگو ، بحث درد دل هم هست . چون کسی بهتر از مادر و خواهر برای درد دل نیست . خانم ها یک ویژگی بنام همدردی دارند و دراینجا بحث همدلی مطرح است . یک موقع درد دل های مادرش را هم گوش می کند و بع تعبیر مولانا : همدلی از هم زبانی هم خوش تر است . آقا یان توجه کنند وقتی خانم به خانه برادرش می رود و یا با پدرش این خلوت ها را ندارد . چون این خانم شش ماه است که از مادرشان جدا شده اند ، خیلی ما را نگران نمی کند . هر قدر فاصله دیدارها بیشتر بشود ، مدت گفتگوهایشان بیشتر میشود ولی کم کم تعدیل میشود . عدم آگاهی آقا به این مسائل باعث میشود که آقا تلقی کند که خانم به ایشان بی اعتنایی میکند . به خانم ها هم توصیه میکنیم که این کار ، برای شما پیامد منفی دارد . مثلا وقتی شما با مادرتان خلوت می کنید به آقا این پیام را میدهید که خانواده تان را بیشتر از این آقا دوست دارید . او برای شما مهم نیست و شما خانواده تان را به او ترجیح می دهید . ممکن است آقا فکر کند که مادرتان ، شما را شارژ می کند . خلوت های طولانی برای خانمهایی که فرزند دارند ، مشکل درست می کند . خانم ها این خلوت ها را تعدیل کنند . این خلوتها را زمانی انجام دهید که شوهرتان نیست . گاهی از شوهرتان بپرسید که چیزی لازم دارد یا نه و یا مقداری هم پیش آقا با مادرتان صحبت کنید . اینها موضوع کوچکی است و بعدها این ها مشکل میشود و به متارکه کشیده میشود .
از وقتی شما ویژگی آقایان را می گویید ، شوهر من می گوید : خانم از من انتظار تغییر نداشته باش . آیا این درست است ؟
حالا اگر آقا می گوید : من این ویژگی ها را دارم و شما می خواهید من عوض بشوم و مثل شما بشوم و خانم بشوم ، این حرف همسر شما درست است . لزومی ندارد که این اتفاق بیفتد . ولی اگر منظور همسر شما این است که من نمی خواهم خودم را عوض کنم و تغییر جزئی هم نمی خواهم بکنم ، این حرف غلطی است . درست است که این ها ویژگی مختص آقایان و خانم ها است ولی باید بخاطر زندگی ، ویژگی هایتان را تعدیل کنید . حتی اگر رفتار این آقا ، منشا آن هورمونها و ساختار مغزی باشد ، قابل تغییر است . با تمرین و تجربه می توان این ویژگی ها را تعدیل کرد و رفتارها درست میشود و زن و مرد بهم شبیه میشوند . ما آدمها می توانیم خودمان را تعدیل کنیم و خودمان را به همسرمان نزدیک کنیم . اینها نکات ظریفی است و بعدها این ها مشکل میشود و به متارکه کشیده میشود . در ضمن بنده توصیه ای هم دارم . لطف کنید از صحبتهای ما سوء استفاده نکنید . برنامه ما بنای بر سازندگی خانواده دارد . ما یک کلمه را می گوییم شما می شنوید و بقیه حرف ما را گوش نمی دهید . این مشکلی است که برای برنامه ما پیش می آید . حرفهای ما را کامل گوش کنید . حتی جلسه بعد را هم گوش بدهید و بعد نظرات خود را بگویید . به ما گفته بودند که حضرت علی (ع) فرمودند: خانم ها ناقص العقل هستند . یعنی چه ؟ ما گفتیم : منظورشان همان شدت عواطف است مثل ما آقایان که ناقص العاطفه هستیم و این برای ما بد نیست . چون جزء ویژگی ما است .
در مورد ویژگی کلی نگری بودن آقایان و جزئی نگری خانم ها توضیح دهید .
آقایان بیشتر به مسائل کلی توجه می کنند و خانم ها در زندگی شان ، مسائل جزئی را خوب می بینند . به تعبیر دیگر ، آقایان خرواری می بیند و خانم ها مینیاتوری . این در جای جای زندگی خودش را نشان می دهد . آقا و خانم به میهمانی می روند و در هنگام برگشتن ، خانم به آقا می گوید : آقا دیدید که در زیر تلویزونی شان یک وی سی دی فلان مارک را داشتند و آقا می گوید : مگر تلویزون داشتند ؟ یعنی خانم تلویزیون و زیر تلویزیون و از شیشه کلفت وی سی دی و مارک کوچک آنرا هم دیده ولی آقا تلویزون را هم ندیده است . مثال های آن خیلی زیاد است . مثلا در این مورد خانم می گوید : چقدربی توجه هستی ؟ مثلا خانم و آقا رفته اند که خانه بخرند . چیزی که برای آقا مهم است ، این است که خانه سند و فونداسیون هم دارد . آیا مصالح آن خوب است ؟ ولی خانم ها ، کابینت وگچ کاری و ظرافت ها برایشان مهم است یا مثلا اگر می خواهند ماشین دسته دوم بخرند ، آقا به سند ماشین توجه می کند و خانم به روکش ماشین و رنگ آن و پخش آن و زینت ماشین نگاه می کند و توجه دارد . آقایی گفتند : ما یک ماشین با مشورت اهل فن خریدیم و با خانواده به مسافرت رفتیم و همه جای ایران راهم گشتیم و وقتی به شمال رسیدیم ، آنجا باران می آمد و اتفاقا سقف ماشین سوراخی داشت و از آنجا آب چکه می کرد و خانم به من گفت : دیدی سرت کلاه گذاشتند . یعنی خانم کلیت ماشین را ندیده است . دلیل این ساختار مغز آنها است . در کورتکس پیشانی مغزخانم ها که بخش اجرایی مغز است و فعالیتهای پیچیده ما را مدیریت می کند ، مواد و سلولهای خاکستری رنگی وجود دارد که در خانم ها خیلی بیشتر از آقایان است . و همین مواد و سلولهای خاکستری باعث میشود که خانم ها در آن واحد بتوانند اطلاعات را پردازش کنند و روی چند کار هم تمرکز کنند . چرا خداوند این کار را کرده است ؟ چون خانم می خواهد فرزند تربیت کند و نیاز است که مادر ، جزئی نگر باشد . الان فرزند گریه می کند و مادر از صدای او تشخیص می دهد که گرسنه است یا زیرش خیس است و یا ناراحتی دارد . این ها همه لطف خدا است . بچه ها نیاز به همدلی دارند . در پژوهش ها ثابت شده است که مادرانی که قدرت همدلی بیشتری دارند ، بچه های سالم تری دارد. و کمتر در معرض آسیب های روحی و روانی و اجتماعی قرار می گیرند . حتی برای امور منزل هم احتیاج به جزئی نگر است . اگر یک میهمانی را به ما آقایان بسپارند ، مطمئنا آن را کامل انجام نمی دهیم زیرا ظرافت زیاد دارد . در مسافرت هم همنیطور است . این یک واقعیت است . مرد نیاز به این ویژگی ندارد . زیرا رسالت مرد چیز دیگری است . او سنگربان است و باید کار کند و مواظب خانواده باشد . البته اینها کلیت دارد ولی عمومیت ندارد .

خانم من سعی می کند تا از مسائل جزئی مالی من سر در بیاورد . آیا این درست است ؟
این به جزئی نگری خانم ها بر می گردد . علت اش این است که خانم ها معمولا نگران مسائل مالی و کار آقا ، و همچنین موارد مصرف در آمد آقا هستند . در یک پژوهش نشان داده است که 74 درصدخانم هایی که شاغل و بیش از 90 خانم هایی که خانه دار هستند ، نگران امور کار و مسائل مالی همسرشان هستند . همین هم یک عامل اختلاف شده است . ما به آقایان توصیه می کنیم : وقتی که خانم از شما سوال می کند و وارد جزئیات می شوند ، با حوصله و با اختصار جوابی به آنها بدهید . بسیاری از آقایان در این مورد ، برخوردهای خوبی نمی کنند و یا می گویند به شما ربطی ندارد . این کار را نکنید . اگر میخواهید زندگی خوبی داشته باشید ، برخورد بدی نکنید . چون روحیه خانم این جوری است که جزئی نگر باشد . با حوصله و اختصار توضیح دهید تا نگرانی اش از بین برود .
من توقع دارم شوهرم در مسائل مالی به من توضیح دهد ولی او به من اعتنایی ندارد . آیا این کار درست است ؟
در اینجا باید بگوییم : مرد شما کلی نگر است .معنایش این نیست که به شما اعتماد ندارند . معمولا آقایان یکسری اطلاعات به همسرانشان می دهند ولی اگر شما بخواهید پیله کنید و جزئیات مسائل مالی را بخواهید ، همان کلی را هم ، به شما نمی گویند. من توصیه ام این است که خیلی وارد جزئیات نشوید . بعضی از خانم ها میگویند : شوهر من اطلاعات کلی هم نمیدهد . این را باید بررسی کنیم . این غیرعادی است . باید ریشه یابی کنیم . احتمال دارد که آقا یک تجربه ناخوشایند دارند . مثلا یک مسئله مالی به شما گفته و شما به دیگران منتقل کرده اید و این برای مرد خیلی مهم است . یا اینکه یک اطلاع کلی را در مورد درآمد به خانم گفته و تا خانم فهمیده ، توقع خانم بالا رفته و باعث فشار روی آقا شده است. یا اینکه از بدهکاری ها و ضررهایش گفته و خانم او را سرزنش کرده و یا خانم ناراحت شده و گریه و زاری راه انداخته است . یا اینکه قرض کرده و یا وام گرفته ، به خانمش گفته است و اقتدار آقا زیر سوال رفته است . این جزئی نگری ها در مسائل مالی ، به آقا این پیام را می دهد که تو خیلی توانمند نیستی . میخواهم ببینم اگر جایی اشتباه کردی ، من آنرا درست کنم . انتظار جزئی نگری نداشته باشید . در مورد کلی نگری هم ، خانم باید رفتارش را اصلاح کند .
هر وقت با خانمم دعوا می کنیم تمام مشکلات هشت سال زندگی را جزء به جزء یادآوری می کند و مثل چماق به سرم می کوبد . آیا زنده کردن خاطرات تلخ گذشته درست است ؟
اینکه خانم ها تمام خاطرات تلخ زندگی را یادشان می ماند ، بخاطر ویژگی جزئی نگری آنها است . مثلا من درمشاوره به آقا میگویم مشکل چیست ؟ آقا می گوید : ما سه شب پیش خانه مادرم رفتیم و این مشکل پیش آمد . وقتی از خانم می پرسم ، خانم میگوید : ایشان که ده سال قبل به خواستگاری آمدند و شروع می کند . الان سه شب است که مشکل پیش آمده ولی خانم دوست دارد از ده سال قبل ، مشکلات را بگوید . من در مشاوره هایم تکنیکی دارم که میگویم خانم نقاط منفی آقای تان را بگویید و خانم چهل و پنج تا نقاط منفی میگوید . که این باعث تخلیه خانم میشود . بعد می گویم نقاط مثبت را بگویید و نقاط مثبت را یادآوری می کنیم . جالب اینجاست که به آقا می گوییم نقاط منفی همسرتان را بگویید . ایشان چند نکته می گویند و چیزی یادشان نمیآید . این دقیقا بحث کلی نگری آقایان است . حالا که خانمها جزئی نگر هستند و همه را ثبت می کنند ، ما آقایان باید مواظب جزئیات باشیم . درست است کلی نگر هستیم ولی باید به جزئیات هم توجه کنیم . مثلا آداب سفره خیلی مهم است . اگر آقا رعایت نکند خانم رنج می برد . ما باید به نکات زندگی توجه داشته باشیم . خانم که در دعوا شروع می کنند و تمام خاطرات را می گویند ، کار ناشایستی می کنند . آقا ده بارعذر خواهی می کند ، ولی باز خانم در دعوای بعدی ، دوباره همه خاطرات تلخ را می گوید . یکی از مهمترین آفتها در زندگی همین است و این محل ورود شیطان است . روایت داریم : شیطان می خواهد بین شما زن و مرد دشمنی ایجاد کند .
شوهر من به تغییر آرایش من و دکور منزل بی اهمیت است . علت چیست ؟
این بخاطر این است که آقایان کلی نگر هستند . متاسفانه این جزئیات به چشمشان نمیآید . البته باید خودشان را اصلاح کنند . آنها بی توجه و بی اعتنا نیستند . خانم با هزار آرزو و مشکلات به آرایشگاه میرود و وقتی آقا او را می بیند سلام می کند و میگوید : شام آماده است و اصلا نمی فهمد . آقا متوجه تغییرات خانم نمی شود . خانم می گوید : من تغییری نکرده ام تا شاید آقا متوجه بشود . این خیلی بد است . چون برای خانم ها خیلی مهم است. مثلا خانم سبزی را شسته اند و بعد سبزی را تزیین می کند و وقتی آقا می خواهد آنرا بخورد ، به سقف نگاه می کند و سبزی را می خورد . آقایان این جزییات را ببینید . زیرا اگر اینها را نبینید ، خانم دیگر سبزی راهم نمی شوید زیرا می گوید : شوهر من سقف را نگاه می کند و سبزی می خورد . چرا سبزی را بشویم ؟ این ها بخاطر جزئی نگری خانم ها و جمال طلبی آنها است . آقایی می گویند : من وقتی می بینم خانمم غذا را تزیین کرده ، غذا را نمی خورم و می گویم من نمی توانم آنرا بخورم چون خیلی زیبا است و خانم می گوید : حالا بخور و خودت را لوس نکن . اما خانم از این رفتار لذت می برد . آقایان در تاریخ تولد و سالگرد ازدواج بی توجه هستند. آقایان جزئیات را نمی بینند . میگویند : که شوهر من تنبل است . خیر ایشان کلی نگر هستند . آقایان بهتر است دقت بیشتری در مسائل جزئی داشته باشند و احتیاج نیست کاری بکنند .
خانمی می گویند : من وقتی از میهمانی بر می گردم ، شوهرم از تمام جزیئات می پرسد . آیا این درست است ؟
شاید این آقا از موارد استثنا هستند و جزئی نگر می باشند . همانطور که گفتیم عقل نظری آقایان بالاتر است . ولی دراینجا هم استثنا داریم . در آخرین آماری که مجله تایمز داده است کسانی که در جهان جایزه نوبل گرفته اند 173 نفر هستند و سه نفر آنها خانم بوده اند . حالا در اینجا جزئی نگری آقا خیلی مشکل ایجاد نمی کند . مگر اینکه هردو خیلی جزئی نگر باشند و در دعواها مشکل ایجاد بشود .
درباره ویژگی حس تملک در خانم ها و ویژگی غیرت در آقایان توضیح دهید .
این دو ویژگی در مقابل هم نیستند و در یک فضا هستند . حس تملک درخانم ها است که دوست دارند شوهرشان مال خودشان باشد . و دوست دارند دل مردشان در انحصار محبت آنها باشد و می خواهد در دل مرد کسی جایگزین آنها نشود . و از اینکه کسی در این محبت مرد شریک آنها بشود ، بدشان می آید . این بخاطر این است که می ترسند محبت شوهر نسبت به آنها کم بشود و به همین علت است که خانم ها در روابط مردشان با خانم نامحرم ، خیلی حساس هستند ، اینکه آقا گرم بگیرد و شوخی کند یا نگاههای معناداری به خانم دیگر داشته باشد یا روی رفتار خانم های دیگر با شوهرش حساس هستند .اینها بخاطر همین حس تملک است . این احساس در تمام خانمها هست ولی درجه ای است . یکی کمتر و یکی بیشتر . اینها هم بستگی به دوران کودکی خانم دارد . اگر خانم در دوران کودکی امنیت بیشتری داشته و پدر و مادر مهربان بودند ، توجه می کردند و رفتارهای پدر مشکوک نبوده ، این حس تملک در آنها کمتر است . اگر پدر محبت بیشتری می کرده و خلا عاطفی نداشته ، این طبیعی تر است . متاسفانه عدم شناخت همین ویژگی ها باعث میشود تا برداشت های نادرست از همدیگر بکنند و مشکلات درست میشود . یکی از بیشترین مشکلاتی که ایجاد می کنداین است که آقا می گوید : خانم به من اعتماد ندارد . نه این جوری نیست . اگر این ویژگی در حد متعارف باشد خوب است ولی اگر بیش از انداره باشد اختلال است . اگر هرچند گاهی از شما سین جین می کند و پرسش می کند ، معنایش این است که شما را دوست دارد . این آقا باید خوشحال باشد . آقایی به من گفتند : الان ده سال است که خانم اصلا من را سین جین نکرده است . گفتم : خیلی تعجب می کنم . یا خانم شما زن نیست و یا از شما قطع امید کرده است . این غیرعادی است که شما بروید و دیر بیاید ومسافرت بروید ، خانم به شما هیچی نگوید . اگر در حد متعارف باشد ، پیام خوبی دارد و اینکه خانم شما هنوز شما را دوست دارد . یک ضرب المثل ترکی است که می گوید: اگر زنت حسود است ، بدان که تورا دوست دارد . یعنی همین که حساسیت نشان می دهد ، تورا دوست دارد . خانم های محترم ، درست است خدا این حس را درشما قرار داده و در طبیعت شما است، ولی مواظب باشید به اختلال تبدیل نشود . اگر رفتار مشکوکی از همسرتان می بیند ، حساب شده عمل کنید تا تبدیل به صفت رذیله حسادت نشود . و مهمتر اینکه به اختلال هذیانی تبدیل نشود که مشکلات جدی در زندگی ایجاد می کند و باید به روانپزشک مراجعه کنید و معلوم نیست خوب بشوید یا نه .
من وقتی درباره نقاط مثبت همکاران خانمم صحبت می کنم ، همسرم بهم میریزد . آیا رفتار همسر من درست است ؟
این بخاطر حس تملکی است که در خانم شما هست و خانم شما را بهم می ریزد . من گمان می کنم شما آقای محترم ، زن شناس نیستید . اگر ما زن شناس باشیم هیچ وقت این رفتارها را نمی کنیم که ویژگی مثبت خانم های دیگر را به خانم خودمان بگوییم . شاید آقایانی که این کار را می کنند قصد بدی ندارد . شاید قصد خیر دارند . ویژگی مثبت خانم های دیگر را می گویند تا حس رقابت زنانه را ، در خانمش تحریک کند و خانمش به سمت این ویژگی های خوب بروند . گاهی آقایان از ویژگی اخلاقی و یا معنویات خانم های دیگر می گویند . مثلا در نزدیکان می بیند و می گوید که فلان خانم چه حجاب و معنویاتی دارد . وی می خواهد خانم را به این سمت بکشاند . این آثار بدی دارد . اگر شما می خواهید ویژگی های خوب را درهمسرتان بیدار کنید ، این راهش نیست . اینکارها پیامدهای منفی دارد . خانم شما احساس حقارت می کند . این به ضرر زندگی شماست . یا به خانم این پیام را می دهد که شوهر من به خانم های دیگر توجه می کند که این اطلاعات را بدست می آورد . و آنها را به دیده تحسین نگاه می کند . خانم به این نتیجه می رسد که خانم های دیگر در پیش شما از ایشان مهمتر هستند و شما ایشان را دوست ندارید . من به آقایان می گویم ، دقت کنید . این رفتار ، خانم را دچار ناراحتی می کند ، ممکن است دچار افسردگی کند ، نشاط را از خانم ها می گیرد و فکرش هزار راه می رود . حس تخیل خانم ها از آقایان قوی تر است . کاری نکنید که خیال همسر شما به جاهای مختلف حرکت بکند . بدتر اینکه آقایانی در خیابان و محافل به خانمها نگاه میکند و از زیبایی های آنها با همسرشان صحبت می کنند . حالا داریم آقایانی که در خیابان چشمشان به خانم های بدحجاب می افتد و می گویند : خانم ببین این با چه وضعی به خیابان آمده است . ما می گوییم این را هم نگویید . اعتراض به خانم خودتان چه فایده ای دارد . خانم می گوید : اصلا چرا آقا نگاه می کند ؟ اینجا موضع تهمت است چون شما قصد ریبه هم نداشتید و یک لحظه خانم را دیده اید و بعد به همسرتان می گویید . ما در روایات داریم که خودتان را در موضع تهمت قرارندهید. یعنی کاری نکنید که تهمت بخورید وشما با اینکار ، باعث میشوید که به شما تهمت بزنند که خانم ها را نگاه می کنید . حضرت علی (ع) می فرماید : آدم عاقل کسی است که خود را در معرض تهمت قرا ر نمی دهد .
چرا آقایان در بیرون از خانه ، جزئی ترین آرایش خانم ها را متوجه می شوند ولی در خانه ، متوجه آرایش خانمشان نمی شوند ؟
چنین رفتاری نفسانی است و ربطی به ویژگی آقایان ندارد . این رفتار به مقوله اخلاقی ربط دارد . آقایان کلی نگر هستند و در یک جاهایی به دلایل خاص ، ممکن است جزئی نگری کنند . مثلا آقایانی که تخصص دارند ، جزئی نگر هستند . مثلا پزشک است یا هنرمند است ، ایشان باید در کارش جزئی نگر باشد تا موفق بشود . این یک دلیل خاص است . مثلا آقایان روی رفتار خانمشان با خانواده شان خیلی جزئی نگر هستند و دقت می کنند . بویژه آقا نگاه می کند که خانم با مادرش چگونه رفتار می کند ؟ این جزئی نگری است . این هم به ویژگی تعصب آقایان برمی گردد . آقایان به رفتار خانم هایشان با نامحرم حساس هستند . در اینجا جزئی نگر هستند . می خواهند بدانند که خانمشان با دیگران چگونه تعامل می کنند . این به ویژگی غیرت آقایان برمی گردد . این هم همین جور است . این رفتارآقایان که به آرایش خانمها در میهمانی توجه دارند ، دلیل خاصی دارد . دلیل این رفتارهمان هواپرستی و رفتار نفسانی است که باید با آن مقابله کنند . این خانم در سوال با آقایان بصورت عام برخورد کرده بودند ، من این را قبول ندارم . باید بگوییم : برخی از آقایان این رفتار را دارند . آقایانی هستند که از نگاهشان مراقبت می کنند . نفس اماره که به سمت سوء آنها را می برد ، نفس لوامه هم فعال است و بخاطر پرهیزگاری که دارند ، جلوی آنها را می گیرد . این رفتار ، قاعده کلی ما را مخدوش نمی کند . ما آقایان باید به نگاهمان دقت کنیم . البته یکسری عوامل در زندگی زناشویی هست که این کار را زمینه سازی می کند . یکی از این زمینه ها این است که خانم در خانه اصلا آرایش نمی کند . اصلا برایشان مهم نیست . آقایان در این مورد گله بسیاری دارند . وقتی آقای شما در خانه رنگارنگی را نمی بیند ، زمینه این هرا بوجود می آورد که این رنگارنگی را در بیرون ببیند . اسلام هم می گوید : خانم ها خودشان را برای شوهرشان زینت کنند . این بحث نگاه است و شما این را تامین کنید . علم روز ثابت کرده که آقایان از طریق چشم ارضاء میشوند . از افتخار ما مسلمانان است که پیامبر ما ، هزار و چهار صد سال پیش به این نکته توجه داشته است و علم غرب الان به این نکته رسیده است . پیامبر دقیقا این نکته را فرموده اند . روایتی داریم : زن شوهرداری که با شوهرش همراه و هماهنگ است سه خصوصیت دارد . یکی از این سه خصوصیت این است که با سخن محبت آمیز ، دل شوهرش را بدست آورد . و با ظاهری نیکو خودش را در چشم مرد ، زیبا و دل ربا سازد . یعنی اینکه آقایان بصری هستند . این یک احساس نیاز است . یک زمینه دیگر عکس این است و اینکه خانم ها زیاد آرایش می کنند . زیاده روی می کنند . این چیز خوبی نیست . به خانم ها می گوییم : آراستگی همیشه اما آرایش گاهی . بعضی از خانم ها اشتباه می کنند و دائم آرایش می کنند . علاوه بر اینکه باعث میشود پوست صورتشان خراب بشود ، این برای آقا یکنواخت میشود . اشباع میشود و از آرایش شما لذت نمی برد . بگذارید تشنه بشود .
چرا خداوند این حس تملک را در خانمها قرار داده است ؟
این حس تملک باعث میشود که زن شوهر خودش را حفظ کند و او را از لغزش ها نگه دارد . البته مراقبتهای به جا ، این حس او را می کشاند که به خودش برسد و نیازها ی مرد را از نظر غریزی و عاطفی بر آورده کند تا جلوی لغزش مردش را بگیرد . رسول اکرم (ص) می فرماید : یکی از خصوصیاتی که زن شوهر دار با شوهرش هماهنگ است ، این است که از مردش نگهداری می کند تا اگر مرد در راه لغزش قرار گرفت اورا به طرف خودش بکشاند . اگر این ویژگی حس تملک در خانم ها نبود ، میزان لغزش آقایان خیلی زیاد می شد . این مثل ویژگی غیرت در آقایان است . اگر ویژگی غیرت در آقایان نبود ، خلاف ها و نابهنجاریهای خانم هم بیشتر بود . در هر جا که این ویژگی کمتر بشود ، زمینه انحراف خانم و همسر بیشتر میشود . این دو حس در خانم ها و آقایان مثبت است ، بشرطی که در حد اعتدال باشد . اگر از اعتدال خارج شود به اختلال هذیانی تبدیل میشود و طرف را به سمت خلاف می برد . تمام این ویژگی ها حکمت دارد .
چون من با زن برادرم دست می دهم و شوخی می کنم و او مثل خواهر من است ، خانمم با من دعوا می کند . آیا این درست است ؟
رفتار دعوا ، درست نیست . برای اصلاح رفتارها بد ، دعوا درست نیست . برای اصلاح ، راه کار داریم . با دعوا به جایی نمی رسیم . حالا اگر منظورتان این است که خانمتان بهم می ریزد و کلافه میشود و این جوری با شما دعوا می کند ، این بهم ریختگی کاملا طبیعی است . چون حس تملک دارد و مردش را برای خودش می خواهد بویژه که دست می دهید که قُبحش بیشتر است . خدا این گونه کارها را با نامحرم حرام کرده است . زن برادر نامحرم آشنا است و شوهر خواه نامحرم آشنا است . در این احکام هیچ فرقی بین محرم آشنا و غریبه وجود ندارد . اینکه می گویند : مثل خواهر من است و یا نیت من پاک است ، اینها نمی تواند دلیل باشد . بله الان احساس شما نسبت به ایشان مثل خواهر است و به ایشان احساسی ندارید ولی آرام آرام احساس بوجود می آید. من خیلی باور نمی کنم که این احساس خواهری باشد . ولی ما حرف شما را رد نمی کنیم ولی این احساس آرام آرام عوض میشود و شما را به منجلابی می کشاند که دیگر نتوانید از آن در بیایید . متاسفانه این جور ارتباطات لطمه به بنیان خانواده زده است . صیغه محرمیت یک جمله نیست . این جمله مثل عقد معامله اقتصادی نیست . این صیغه یک اثر ماورایی و متافیزیکی دارد . وقتی این صیغه خوانده میشود ، احساس بعضی ها هم عوض میشود . احساس پدر پسر تا قبل از صیغه محرمیت یک جوری دیگر بوده است و بعد از صیغه محرمیت یک جور دیگری است و احساسش عوض میشود . عروس را می بوسد مثل دخترش و یک لذت معنوی می برد . ولی این صیغه محرمیت برادر و زن برادر شما ، احساس شما را عوض نمی کند . مراقب این رفتارها باشید . حرام است زیرا بنیان خانواده را بهم می ریزد . اصلا بنیان خانواده را بهم نمی ریزد ، ببینید چه بلایی سر خانمتان می آید . ما روایت داریم که با نامحرم دست ندهید ولی نگفتند نامحرم غریبه و قیدی نزدند و مطلق گفته اند . بعضی ها در جامعه اسلامی ما نمی دانند که پسر دایی و پسر عمو نامحرم هستند و من پیامک هایی داشته ام و متاثر شده ام ولی از طرف دیگر خوشحال شده ام که این جوانان پاک سرشت هستند که برایشان سوال پیش آمده است و برایشان مهم شده است و خداجو هستند . الان که می داند ، در آنها دغدغه ایجاد شده است . در مورد شوخی با نامحرم از رسول اکرم (ص) داریم : اگر مردی با خانم نامحرم شوخی بکند ، خداوند به ازای هر کلمه ای که با خانم شوخی کرده است ، هزار سال اورا زندانی می کند . در مورد دست دادن می فرماید : کسی که با زن نامحرم دست می دهد ، باعث دشمنی خدا میشود و خدا را دشمن خودش می کند . کسی که با زن نامحرم دست بدهد در روز قیامت او را دست بسته می آورند و دستور می دهد او را در آتش بیفکنید . خداوند که بخیل نیست . این ها برای مصونیت است . حالا اگر شما به این هم معتقد نیستید و یا اصلا عِرق مذهبی ندارند ، زندگی که برایتان مهم است و با این رفتار همسرتان را از دست می دهید .
شوهر من خیلی کم حرف است . چه کار کنم ؟
خانم ها اهل کلام و آقایان اهل سکوت هستند . اگر خانم شوهرشان را با خودشان مقایسه می کنند ، این نگران کننده نیست . این بطور کلی است و مواقعی هم ممکن است برعکس بشود . که این هم علت دارد . ممکن است علل روحی روانی و تربیتی داشته باشد . اصل این است که آقا اهل سکوت باشد . اگر بطور متعارف باشد ،شما را نگران نکند ولی اگر از حد متعارف آقایان هم کمتر باشد ، ممکن است آقای شما تیپ درون گرا باشد . این آدمها کمتر حرف می زنند . اگر این چنین است خیلی انتظار نداشته باشید که با شما صحبت کنند و بگویند و بخندند . البته راه کارهم دارد . حالا ممکن است آقا این تیپ نیستند و با خانواده خودش حرف می زند ولی وقتی به خانه می آید ، حرف نمی زند خوب ما باید ریشه یابی کنیم . ممکن است علت آن به شما خانم محترم برگردد . البته این احتمال است . مثلا شاید از شما دق و دلی دارند و بخاطر همین سکوت می کنند بویژه که می داند ، خانم از سکوت بدش می آید . این نشانه اعتراض است . اگر این است شما حقوق ایشان را رعایت کنید و علت را پیدا کنید . یک صمیمیت بین خودتان و ایشان ایجاد کنید . معمولا آنهایی که با هم صمیمی هستند ارتباط کلامی شان هم بیشتر است . یا شاید وقتی ایشان حرف می زنند ، شما ایشان را سرزنش می کنید . شاید شما حرفهای ایشان را به دیگران انتقال می دهید . آقایان به این چیزها حساس هستند . ممکن است شما جزئی نگر هستید و آقا کلی نگر است و شما وارد حریم ایشان می شوید و در کارشان ریز می شوید و می خواهید همه چیز را بدانید ، بنابر این می بیند صرفه در این است که حرف نزند و اطلاعات کلی را هم نمی دهد . اینها را مراعات بفرمایید . باب گفتگو را با شما باز خواهند کرد .
با اینکه خیلی تلاش می کنم ، باز خانمم راضی نیست و می گوید : تو با من حرف نمیزنی . من می خواهم حرف بزنم ولی آنقدر خسته هستم که نمیتوانم . راهنمایی بفرمایید .
این آقا زن شناس نیستند ولی باید بدانند که تمام نیازهای یک همسر ، مادی نیست . شما تمام تلاش خوتان را برای رفع نیاز مادی خانم و فرزندان می کنید . ایشان نیاز دیگری بجز نیاز مادی هم دارند. از جمله نیاز به گفتگو است . این جزء مهمترین نیازهای زن است . وقتی مرد با خانمش صحبت میکند ، برای خانم بسیار خوش آیند و لذت بخش است . حالا سکوت به همان اندازه برایش رنج آور است و زن را عذاب می دهد زیرا پیام بدی به خانم میدهد . چون خانم اهل صحبت است ، سکوت مرد برای او ، به معنای مشکل است . وقتی حرف نمی زند یعنی مشکلی در کار است . برای آقایان وقتی سکوت است ، یعنی همه چیز بروفق مراد است . این سکوت پیام هایی مید هد که مثلا شوهرم ، من را دوست ندارد ، من برایش مهم نیستم ، به من بی اعتنا است و از مسائل روزانه از من سوال نمی کند . این کم کم اثر می گذارد و اشتیاق خانم به خدمت به زندگی کمتر میشود . من از شما تقاضا می کنم کمی از کارتان کم کنید تا نای حرف زدن داشته باشید. علاوه بر پیام های بدی که دارد ، مشکلاتی را هم ایجاد می کند . وقتی شما با خانم تان حرف نمی زنید ، ایشان اهل گله و شکوه میشود . در واقع غُر و نق می زنند چون شما به او فرصت گفتگو نمی دهید . عجیب است . خانمی به من می گفتند : من خودم درگیری ایجاد میکنم تا شوهرم با من جدال کند وحرف بزند . این جدال و بگو و مگو بهتر از پوچی و خلا و سکوت مرگبار است . یا ممکن است خانم شما مسائل خصوصی زندگی را بیرون ببرد و به دیگران بگوید . آقایان از این کار خیلی بدشان می آید . البته این را بگویم که این ویژگی خانمها ، زمینه را برای رازگویی بیشتر فراهم می کند زیرا خانم ها اهل گفتگو هستند . خانمهایی که ضعف تقوایی دارند ، در مواجه با مزاحمتهای تلفنی دچار مشکل میشوند البته آدمهای با تقوا ، دل به این چیزها نمی بندند و با این چیزها منحرف نمی شوند . شما با خانم حرف نمی زنید و اگر روزی مزاحم تلفنی آقا داشته باشید ، خانم به مشکل برخورد می کند . بعد کم کم خانم دچار اختلال رفتاری میشود . خانم وقتی می بیند آقا با او حرف نمی زند دچار پرخوابی ، بی نظمی ، کم تحرکی و بی حوصلگی می شود . این ها اختلال رفتاری است . اگر جلوی این را نگیرید به مرور اختلال روانپزشکی پیش می آید . یعنی مقدمات افسردگی و افسردگی های حاد . من مراجعانی داشته ام که خانم افسردگی حاد گرفته است چون آقا با او حرف نمی زند . امکانات مادی آسایش می آورد ولی آرامش نمی آورد . شما برای درآمد بیشتر کار بیشتر می کنید و همان را باید برای حل مشکل زیاد کار کردن ، خرج کنید . کار باید در حد کفایت باشد .
من حرفی با همسرم ندارم . چه کارکنم ؟
موضوع صحبت تبادل خانم ها ، بیشتر عاطفی است تا تبادل اطلاعات . بیشتر درباره مسائل زندگی و بچه ها است و خیلی هم معلوم نیست که از شما حرف بخواهند . بیشتر خانم ها همدلی و همراهی می خواهند . آدم اگر بخواهد ، می تواند سوژه برای حرف زدن پیدا بکند . با توجه به اینکه موضوع گفتگوی خانم ها ، تبادل عاطفی یا مسائل زندگی است ، این مهم است که شما اجازه بدهید همسرتان باب گفتگو را باز کند یعنی شما این فضا را در اختیار ایشان قرار دهید . در کتابی خواندم که اگر شما روزی یک ربع با خانمتان گفتگو کنید ، در طلاق را به روی خودتان می بندید . شما اجازه دهید باب گفتگو باز شود ، شما در این یک ربع ، پنج شش کلمه هم که بگویید ، کافی است . ما می گوییم گفتگو برای خانم ها خوب است . حالا این تلقی پیش نیاید که برای آقایان فایده ندارد . امام صادق (ع) فرمودند : ده چیز مایه انبساط روح است . یکی گفتگو با دیگران است و ثواب هم دارد . امام صادق (ع) می فرماید : خدا رحمت کند کسی را که با کلام خوش ، محبت دیگران را به من و خودش جلب می کند . رسول اکرم (ص) فرمودند : اگر کسی با کلام خوب با کسی گفتگو کند و او را گرامی بدارد و گره ای از کار او باز کند ، تا زمانی که او شادمان است ، گوینده سخن در سایه رحمت الهی به سر می برد . کسانی که اهل گفتگوی مفید هستند معمولا با نشاط تر هستند ، انبساط روح دارند . حداقل این کار ثواب آن است . شما لازم نیست خیلی حرف بزنید . شما همراهی کنید و گوش خوبی باشید . گوش دادن هنر است و خانم ها این هنر را دارند . ولی ما آقایان باید این را تقویت کنیم . میزان سکته های خانم ها کمتر از آقایان است . دو تا دلیل غیر مستقیم دارد . یکی اینکه گریه می کنند و دیگری اینکه حرف می زنند زیرا با این دو کار ، تخلیه می شوند . امام علی (ع) می فرماید : کسی که خوب گوش بدهد ، زود به بهره می رسد . پس این یک فن است . الان در همه مشاغل ، این هنر خوب گوش دادن خیلی مهم است . حالا شما خانم ها در ایجاد این مهارت باید کمک کنید . یکی اینکه زیاد گریه نکنید . دوم اینکه وقتی با آقا صحبت می کنید، حرفهای شما نشانه ای از بی اعتمادی نباشد و سوم این که صحبت های شما حاکی از محاکمه و بازجویی نباشد . چهارم اینکه شما خاطرات تلخ گذشته را تکرار نکنید . و دیگر اینکه نق زدن و غرزدن همسر شما را فراری می دهد . دیگر اینکه شما هنگام گفتگو روبروی آقا بنشینید و در دید آقا باشید . چون دید ما آقایان ، مستطیلی است . در هنگام صحبت کردن خیلی به آقا نزدیک نشوید . چون آقایان دوربین هستند و نزدیک را خوب نمی بینند . بخاطر همین است که آقایان در رانندگی در جاده از خانم ها موفق تر هستند . جالب است که خانم ها این نکات ظریف را نمی دانند و می گویند : آقا احساس مسئولیت نمی کند.
آیا فکر نمی کنید این حس تملک مربوط به خانم های ایرانی است . چون در برخی از کشورها و ملیت ها چنین چیزی دید نمیشود ؟
خیر . این حس مربوط به تمام خانم های عالم است . این را خداوند در طبیعت زن قرار داده است و حکمت دارد . این حس باعث حفظ مرد میشود و باعث میشود از مردش مراقبت بکند . و مانع از خطراتی بشود . البته درجه اش در خانم ها فرق می کند . یکی کمتر و یکی بیشتر و آن هم به عوامل فرهنگی و تاریخی عرف دین بستگی دارد . این ها اثرگذار است . برخلاف تصور خیلی از مردم ، این حس در خانم های غربی هم هست . به خیانت همسرشان خیلی حساس هستند . این بحث صرفا اجتماعی هم نیست . بُعد علمی هم دارد . در غرب روی این قضیه کار شده است . بر اساس تحقیقات روانشناسان تکامل گرا که در این زمینه خیلی کار کرده اند و در کارهای میدانی به این مطلب رسیده اند . در مطالعات جدید به اصل آن رسیده اند ولی عرف ، دین و فرهنگ هم در درجه ی آن اثر دارد . خانم های غربی با توجه به عرف و فرهنگی که دارند روی بعضی چیزها حساسیت ندارند . مثلا اگر آقا با خانمی دست بدهد مشکلی ندارد و برای آنها فرهنگ شده است . ولی خانم های ایرانی این قضیه برایشان سخت است . در این حساست دین ، عرف و فرهنگ بی تاثیر نیست . چون آنها منع دینی ندارند ولی ما داریم .
آقا با خواهر خانم یا خانم برادرش حتی اگر به قصد ریبه هم نباشد نمی توان دست بدهد . اما خانم ایرانی و خانم غربی در یک چیز مشترک هستند . هر دو روی ارتباط عاطفی و غریزی مردشان حساس هستند . البته این حساسیت در خانم های ایرانی قوی تر است . باز این در کشور خودمان هم فرق میکند . بعضی مواقع حساسیت یک شهر بیشتر از شهر دیگر است . ولی در مجموع در کشور ما این حس تملک قوی تر است . این بخاطر دین ، فرهنگ ، مشی پدران و رفتار مردان است حتی رسانه ها هم مهم هستند . کارکرد رسانه ها در این حس تملک خیلی زیاد است . یکی از عوامل تقویت این حس تملک در خانم های ایرانی ، برخورد غلط آقایان در بحث ازدواج مجدد است . به این معنا که آقایانی که در طول تاریخ ایران ازدواج های مکرری کرده اند و الان هم مواردی هست که این کار را میکنند ، متاسفانه شرایط را رعایت نمی کنند . این حکم مترقی اسلام است . خیلی فایده دارد و مفسده دفع می کند . بر اساس آموزه های قرآنی و روایی فقه و حقوق ما شرایطی دارد . باید این شرایط رعایت بشود . اما در طول تاریخ این آقایان شرایط را رعایت نکردند و الان هم گاهی رعایت نمی کنند ، این باعث شده حس تملک خانم ها در ایران قوی تر باشد . حالا جالب است در مناطقی که کمتر است این شرایط رعایت می شود .
آقایی فرموده اند : خدا نکند من با خانمهای فامیل احوالپرسی بکنم زندگی را برایم جهنم می کند . مگر احوالپرسی با نامحرم گناه است . آیا این مربوط به حس تملک خانم ها است ؟
احوالپرسی با خانم نامحرم گناه نیست . چیزی که اشکال دارد همان شوخی های نامناسب ، عشق ورزی و روابط عاطفی ، نگاه به قصد ریبه و نگاه شهوت آلود است که اینها حرام است . خانم ها باید مراقب باشند . اگر آقا روابطشان با خانم نامحرم طبق ضوابط شرعی است ، این جوری برخورد نکنند . اگر این جوری بشود از وادی حس تملک خارج میشود . حس تملک یک حدی دارد و اگر از حدش خارج شد و حساسیت های بیجا و غیر عادی باشد از حس تملک خارج میشود و وارد اختلالات روان پزشکی میشود . ما داریم که آقایان خیلی از خانمها گله دارند که خانم خیلی سین جین می کند . سین جین های غیر عادی و غیر منطقی می کند . راجع به روابط مشروع نزدیکان آقا که نامحرم هستند ، خیلی حساسیت نشان می دهند . بعضی خانم ها به همکاران خانم خیلی حساسیت نشان می دهند . بسیار نگران هستند . حتی بعضی ها وقتی آقا با محارم دیده بوسی می کنند ناراحت میشوند و حال بدی به آنها دست می دهد . خانم ها خیلی دقت کنند . اگر این جوری شد این از سطح حس تملک خارج میشود و تبدیل به اختلال هذیانی زناشویی میشود . یکی از اختلالات موجود در روانپزشکی هست که آن را از انواع جنون می دانند . و اقسامی دارد . مثل عشق های یکطرفه . که خانم ها زیاد سوال می کنند . یکی از اقسام آن این است که طرف تصور بیماری خطرناکی در خودش دارد . فکر میکند در خونش کِرمهایی وجود دارد یا دائم نگران است که سازمانهای جاسوسی او را تعقیب می کنند که به آن اختلال هذیانی گزند و ستیز می گویند . نوع بعدی اختلال زناشویی هذیانی که فقط به همسرش شک و حسادت دارد . فرقش هم با اختلال پرانوئیدی این است که به همه شک دارد اما اختلال هذیانی زناشویی فقط در مورد شوهرش شک دارد . این اختلال نسبت به اختلالات دیگری امید به خوب بودنش کم است . در پزشکی 30 درصد به درمان پاسخ می دهند . این مربوط به دوپامین مغز است که درگیر است و افزایش دارد . معمولا آقایان روان پزشک از داروهای ضد دوپامین استفاده می کنند تا این را تعدیل کند . درمان این اختلال متاسفانه سخت است . نگذارید به اینجا بکشد . این رفتارها زمینه سازی می کند و برایتان مشکل ایجاد میکند . خانمها مراقب باشند دچار این اختلال نشوند . وقتی این زمینه ها ایجاد میشود کمک به این اختلال هورمونی می کند . خودشان می توانند از این اختلال جلوگیری کنند .

وقتی شوهرم با خواهرزاده هایش روبوسی و شوخی میکند من حسودی می کنم . آیا این طبیعی است ؟
این حس کاملا غیر طبیعی است . زیرا اینها محارم شوهر شما هستند . اینها میتوانند با هم دیده بوسی کنند . ولی محرمیت توجیه رفتاری ها غیر اخلاقی نیست . عمو و برادرزاده یا خواهر زاده و دایی نباید شوخی های غیر اخلاقی و غیر عادی با هم بکنند . یا شوخی های فیزیکی با هم بکنند . این قشنگ نیست . یا این خواهر زاده با پوشش نامناسب جلوی دایی حاضر بشوند . این هم کار قشنگی نیست . درست است که اینها محرم هستند ولی یک پرده هایی باید باشد . حتی مادر با پسر محرم است ولی با ورود پسر به آموزشگاه مادر باید رعایت کند . پوشش های زیاد باز و یا تنگ و بدن نما نداشته باشند . پدر هم در مقابل دختر باید رعایت کند . این ها را باید رعایت کنند . اگر پوشش آنها مناسب است و شوخی های منطقی و مناسب است و متعارف است ، حساسیت نشان ندهید و اگر ادامه بدهید حسادت است . این یک صفت رذیله ی اخلاقی میشود . ما برای این صفت خیلی روایت داریم . که ما را از حسادت نهی کرده اند . تمام این روایات برای سلامت جسم ، جان ، روح و روان ما است . دین اسلام برای حفظ سلامت خانواده و جامعه است . روایت داریم : اگر شما حسادت کنید روح و روان تو نابود میشود . حضرت علی (ع) می فرمایند : حسادت قلب تو را سست می کند و جسم تو را بیمار میکند . آدمهای حسود دائما ناراحت هستند و این یک بیماری است . روایت داریم : شما حسود را به شکل مسرور پیدا نمی کنید . یعنی حسود شادمان نیست . روایت داریم : شادمانی او دوام نمی آورد . حسادت جسم را آب می کند . آدمهای حسود دائما بیمار هستند . بدترین بیماری ها حسادت است . این یک صفت ناشایست است . جلوی این حسادت را بگیرد که دچار این آثار نشوید .
حالا که این دو موجود زن و مرد این قدر تفاوت دارند ، پس چرا اندیشمندان غربی روی تساوی این دو موجود متفاوت اصرار دارند ؟
بهتر است بگوییم : فمنیست ها روی این موضوع اصرار دارند . چون انحصار به غربی ها ندارد . البته درست است که خاستگاه فمنیست غرب بوده است اما ممکن است در غیر غربی ها هم این فکر و اندیشه باشد . فمنیست ها تفاوت ها را انکار می کنند . هم ویژگی روحی روانی که ما گفتیم و هم ویژگی شخصیتی خانم ها را انکار میکنند و فمنیست های افراطی حتی ویژگی های طبیعی ، فیزیولوژیک و ویژگی زیست شناختی خانم ها را انکار می کنند . در کتاب دیالکتیک جنسی نوشته شده است که بارداری بَربَریَت است و واژه ی مادری ، باید از فرهنگ بشری حذف شود . در این کتاب نوشته : ما باید از تکنولوژی روز کمک بگیریم و استفاده بکنیم. مادر بصورت آزمایشگاهی و باروری در مردان و با طبیعت زن بجنگیم . حتی آقا بارور بشود و بچه بیاورد و درآزمایشگاه ، دستگاهی کار مادر را بکند . این ها تفاوت ها را انکار میکنند . می خواهند یک جورهایی خانم ها را مثل آقایان بکنند . علت اینکه اینها بر این قضیه اصرار دارند این است که میگویند : این روحیات خانم ها و صفات زنانه ، ذات خانم ها نیست و بخاطر بی عدالتی هاست . بخاطر تبعیض ها در طول تاریخ است که این تفاوت ها ایجاد شده است . و این تفاوت ها باعث شده که خانم ها تحت فشار قرار بگیریند و از طرف آقایان حقوق این ها پایمال بشود. من گمان می کنم علل جدی ایجاد فمنیست ، همین فشارهایی بوده که در طول تاریخ بر خانم ها وارده شده است . بیشتر سعی شان این است که می خواهند این تفاوت ها را انکار کنند تا از نظر مسائل حقوقی تساوی ایجاد کنند و هدفشان این است . و میگویند : چرا زن و مرد از نظر حقوقی باید مساوی نباشند ؟ ما میگوییم : لزومی ندارد برای اثبات حق و حقوق خانم ها بیاییم تفاوت ها را از بین ببریم و تفاوت ها را انکار کنیم . متاسفانه فمنیستها برای اینکه ثابت کنند مرد با زن فرقی ندارد ، خانم ها را وادار می کنند کارهای شاق و ضُمُخت مردانه انجام بدهند که در نظام زندگی یک زن اختلال ایجاد می کند . زن اگر بخواهد مرد بشود خیلی خسته کننده است . موجودی که زن است و بخواهد مرد بشود . سازمان جامعه و خانواده را بهم می ریزد . در غرب بخاطر اینکه خانم ها از آقایان کم نیاورند ، در فضای رقابتی با آقایان ، چقدر دچار صدمات جسمی شده اند و خیلی ها دچار بحران هویت شده اند . می گویند : بالاخره ما زن هستیم یا مرد ؟ این بحران هویت است . مثلا خانمی را راننده ی تریلی می کنند و بعد از او فیلم می گیرند و مصاحبه می کنند و آنرا در بوق و کرنا می کنند و می خواهند بگویند : ببینید مردم ، زنها هم می توانند راننده یک ماشین سنگین بشود . بنده عرض می کنم آخر این برای یک خانم چه امتیازی است ؟ مثلا اگر راننده کامیون نشد ، این چه نقصی برای خانم است ؟ خیلی از آقایان ما هم نمی توانند این کار را انجام بدهند . پس این نقص است ؟ و این مرد نیست ؟ گاهی ما در رسانه های خودمان هم صحنه هایی را می بینیم که این کار را می کنند . مثلا خانمی را با دوربین به داخل چاه می فرستند که گزارش تهیه کند که ثابت کنند زن هم می تواند به داخل چاه برود . حالا این بنده خدا را با چه بدبختی به داخل چاه فرستاده اند بماند . این کارها لزومی ندارد . تفاوت زن ومرد غیر قابل انکار است . عقل ، علم و شواهد دینی همه می گویند : زن و مرد دو موجود متفاوت هستند . از لحظه انعقاد نطفه ، زن و مرد مشخص میشوند . تفاوت دارند . کروموزوم خانم ها ایکس ایکس و آقایان ایکس ایگرگ . است . از همان لحظه ی اول فرق دارند . من تمام تفاوتهای مرد و زن را گفته ام ، دلایل علمی و عقلی آنرا هم گفته ام . نورُلوژیست ها که کارشان ساختارشناسی مغز است ، تایید می کنند که خیلی از رفتارهای خانم ها و آقایان به ساختارمغزی آنها برمیگردد . آموزه های دینی هم داریم . در قرآن داریم : پروردگار ما هم اوست که به هر کس آفرینش خاص خودش را داد ، سپس هدایتش کرد . ای مردم ما شما را از جنس مذکر و مونث آفریدیم . این فکر ، فکر غلطی است . خدا به مرد توانایی هایی داده است . به خانم توانایی هایی داده است . یک چیزهایی را به زن نداده و یک چیزهایی را هم به مرد نداده است . این ها معنایش برتری و نقص نیست . خانم ها شدت عواطف دارند و ما مردها نداریم . آیا میشود گفت : مرد ناقص است ؟ خیر . ما کمرنگی عاطفه داریم ولی ناقص نیستیم . زور و بازوی ما آقایان از خانم ها خیلی بیشتر است . این معنایش این است که ما برتر هستیم و خانم ها نقص دارند ؟ عقاب خیلی تیز بین است . و دید او چندین برابر انسان است . آیا عقاب از انسان برتر است ؟ یا ما انسانها نقص داریم ؟ خیر این طور نیست . در آموزه های قرآنی هم تاکید می کنند که آرزو نکنید که ویژگی که همسرتان دارد ، شما داشته باشید . این تفاوت ها برای کامل کردن است . این دو تا کنار هم قرار میگیرند و با این تفاوت ها همدیگر را کامل می کنند . در باره ی اصل فمنیست توضیح خواهم داد . ما دراین باره کتابهای خوب هم داریم . خانم سرکار نرگس رودگر ، کتابی بنام فمنیست دارند که در قم چاپ شده است و کتاب بسیار خوبی است . البته کتاب زیاد داریم .